به گزارش ایرنا، نمایش «یک گوزن مادر» روز پنجشنبه چهارم بهمن ماه به عنوان آغاز بخش بینالملل چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت. این اثر با الهام از افسانههای قومی قرقیزستان نوشته شده است و به خوبی آداب و سنن و فرهنگ قرقیزی را نمایندگی میکند.
موسیقی و آواز بخش اصلی این نمایش است که همراه با سازهای بومی قرقیزستان پیام اثر به مخاطب میرسد، در این نمایش حتی یک کلمه سخن به میان نمیآید و تنها آوازهایی کهن که اشعار آن لالاییهای مادرانه در کنار گهواره است، متن نمایش را شکل میدهد.
طراحی لباسها نیز مبتنی بر فرهنگ قرقیزی است و نوع پوشش بازیگران، اقوام آسیای میانه را به یاد میآورد، از سوی دیگر پوشش بازیگران با فرآیند پیشرفت هم گام است، از آغاز و خوردن میوه های جنگلی تا رسیدن به کشت و آسیاب گندم و در نهایت ساخت چادر به عنوان سرپناه انسانی، روند تکامل تمدن را نیز بازگو میکند.
مانند بیشتر آثار ساخته شده بر اساس اسطوره و افسانه، «یک گوزن مادر» نیز از عناصر طبیعی بهره میگیرد، درخت، چشمه، پرنده، خاک و جادو، بخشهای مهم در عناصر نمایشی این اجرا هستند.
از سوی دیگر نویسندگان اثر، با توجه به روایتهای گوناگون از قبیله مادر گوزن، توانستهاند روایتی کامل و خلاصه از همه آن چه در آغاز روی داده را به درستی کنار یکدیگر بچینند و مفاهیمی عمیق، از جمله مهربانی، فداکاری، قدرشناسی و وفاداری را حتی بدون در نظر گرفتن و ارجاع به روایت اصلی در اثر خود نمایان کنند.
بازیگران روی صحنه به دلیل نبود دیالوگ، توانستهاند با زبان بدن و میمیک صورت با مخاطبان ارتباط بگیرند، در حالی که حتی یک گام بی جا روی صحنه برنمیدارند، این امکان وجود دارد که حرکت های اضافه و چهره های خنثی از تاثیر این اثر نمایشی را بکاهد اما هماهنگی چشمگیر میان گروه بازیگران، این فرصت را فراهم نکرده است.
در بخش ترجمه آوازها، نوشتههای روی صفحه نمایش، به سختی خوانده میشدند، به ویژه در مواقعی که نورپردازی برای ایجاد تمرکز روی شخصیت مادر گوزن، بر مرکز صحنه تمرکز میکرد و در ادامه مراسم ازدواج نیز دود روی صحنه اجازه خواندن متن را به مخاطب نمیداد، موضوعی که میتواند بر کیفیت نمایش تاثیرگذار باشد.
در نهایت، نمایش «یک گوزن مادر» اثری قابل توجه و چشمنواز است که بدون آشنایی با ریشههای افسانهای آن نیز میتواند تماشاگر را به تحسین وادارد و پیوند دوباره انسان امروز با مهربانی و بخشندگی مادرانه طبیعت باشد.
در قرقیزستان، «قبیله بوگو» ریشههای خود را به یک شخصیت افسانهای به نام مادر گوزن ارجاع میدهند. این داستان در کنار رود ینیسهای در سیبری آغاز میشود، جایی که اجداد قرقیز در میان جنگهای مداوم با قبایل همسایه زندگی میکردند. روزی، یک پرنده اسرارآمیز با صدای انسانی از فاجعهای قریبالوقوع هشدار داد اما این هشدار نادیده گرفته شد.
رهبر قبیله درگذشت و در مراسم خاکسپاری او، قبیله توسط دشمنان بیرحم محاصره و همه کشته شدند. با این حال، یک پسر و دختر از قبیله که برای جمعآوری قارچ رفته بودند، از این کشتار جان سالم به در بردند. آنها به روستای ویران شده بازگشتند و پس از رفتن دشمنان، به دنبال غذا و کمک رفتند و به اردوگاهی رسیدند که متعلق به دشمن بود.
یک پیرزن به آن دو غذا داد اما وقتی حضورشان بر دشمن آشکار شد، خان دستور داد کودکان کشته شوند. پیرزن کودکان را به صخرهای برد و در آنجا با یک گوزن ماده باشکوه مواجه شد که پیشنهاد داد از کودکان مراقبت کند. پیرزن کودکان را به گوزن سپرد و گوزن آنها را به دریاچه افسانهای ایسیک کول برد و بزرگ کرد. کودکان بزرگ شدند و قبیله خود را به نام مادر گوزن نامیدند.
چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به دبیری خیرالله تقیانیپور، سوم بهمن کار خود را آغاز کرد و تا ۱۳ بهمن ادامه دارد.
منبع