به گزارش خبرنگار ایرنا، شعار وفاق ملی در دولت چهاردهم می تواند دریچه ورود خوبی برای عبور از حکمرانی سنتی به حکومت بر ذهن و روان شهروندان جامعه باشد.
حکومندی روش جدیدی برای حکمرانی
حکومت مندی (governmentality)، رویکردی به مطالعه قدرت است که بر اداره رفتار مردم از طریق ابزارهای مثبت، به جای قدرت حاکم با تدوین قانون تاکید دارد و برخلاف شکل انضباطی قدرت، حکومت به طور کلی با مشارکت مشتاقانه جامعه همراه است.
حکومت مندی، اصطلاحی است که برای نخستین مرتبه توسط اندیشمند فرانسوی، میشل فوکو در مجموعه سخنرانی های خود در کالج دو فرانس درباره تولد زیست سیاسی در سال ۱۹۷۹ استفاده شد، از نظر فوکو، حکومت به معنای راهبردهای ترکیبی حاکمیت سازمانی به معنای وسیع و نیز خودگردانی توسط افراد جامعه و موضوع حکمرانی سازمانی است.
فوکو، حکومت را به طور خلاصه، هنر حکومت تعریف میکند و در آن حکومت طیف وسیعی از فنون کنترل سوژه است، بنابراین حکومت مندی میدان قدرت تنظیم شده در همپوشانی بین سوژه و حاکمیت است که می توان آن را حکم – روانی به جای حکمرانی ترجمه کرد و گاورمنتالیتی را ترکیبی از لغات گاور و منتالیته در نظر گرفت، اصطلاح حکم – روانی تلفیقی از دولت و ذهنیت و به معنای حکومت کردن فعالانه از طریق ذهنیت ها است.
وی همچنین سه فرآیند را هسته اصلی حکومت توصیف می کند، اولین فرآیند ایجاد شیوههای روشنی برای نهادها و رویههای موجود و بازتاب ها، محاسبات و فنون جدید برای حکمرانی است، فوکو تاکید می کند، این شیوه ها توسط افراد ابداع نشده، بلکه از هنجارهای فرهنگی جوامع و گروه های اجتماعی ناشی می گردد.
فرآیند دوم، به کارگیری دانش از طریق پیوند قدرت – دانش و شامل تعامل بین دولت و نخبگان است و فرآیند سوم نیز توسعه هویت بخشی سوژه و تعیین هویت شخصی افراد تحت حاکمیت می باشد.
این فرایندها حول این سوال میچرخند: ما کی هستیم؟ و نشان دهنده تغییر معرفت شناختی گسترده ایجاد سوژگی در جامعه است، این سه فرآیند راههای درک بهتر عملکرد دولت هستند.
اتفاقات دودهه اخیر و لزوم ورود به حکومت مندی
با توجه به اتفاقات و حوادث ایجاد شده در سال های ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱، که در هر دوره دارای تکرار، گستردگی و همگیری بیشتر و گاها با خشونت در سطح جامعه همراه بوده، لزوم یک نگاه نو به مساله حکمرانی در نظام امر لازم و حتمی به نظر می رسد.
تغییر در روش های حکمرانی و نگاه از حکومت کردن به شکل کنترل و کانالیزه کردن ارزش ها و هنجارهای حاکمیتی به جامعه، به سوی یک نگاه به عنوان همراه کردن ذهنیت و روان جامعه در جهت پذیرش خودباورانه و قلبی خواست حاکمیت، امری است که در دهه پنجم انقلاب اسلامی در کشور به شدت نیاز به آن برای کم کردن شکاف های ایجاد شده در جامعه و افزایش سرمایه اجتماعی لازم به نظر می رسد.
وفاق ملی و حکومت مندی
در این میان، شعار وفاق ملی از سوی دولت چهاردهم می تواند با ایجاد همدلی و همسویی در درون حاکمیت و تسری آن به سطح جامعه و ایجاد آرامش روانی در آن، با بالا بردن حس اعتماد به عنوان اصلی ترین شاخص ایجاد سرمایه اجتماعی به پررنگ تر شدن حکم – روانی از سوی حاکمیت کمک شایانی نماید.
بازگشت به پذیرش خودباورانه و همدلی بدون هرگونه شک و تردید برنامه های طراحی شده از سوی حاکمیت که نمونه اصیل آن در هشت سال دفاع مقدس و در شرایط سخت جنگی به وضوح در جامعه نمایان بود، امروز نیازمند راهکارهای موثر عبور از شکل سنتی حکمرانی و شکل جدیدی از حکومت مندی، یعنی حکومت کردن به اذهان و روان جامعه است که وفاق ملی، و در سایه آن و بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی، می تواند به حاکمیت برای رسیدن به این هدف کمک موثری داشته باشد.
ایجاد شیوههای جدید متاثر از نهادها و رویههای موجود و بازتاب محاسبات و فنون جدید موجود در بستر جامعه، نیازمند همراهی و همدلی هرچه بیشتر جامعه و پذیرش قلبی سیاست های اقتصادی و اجتماعی حاکمیت است که تحقق آن در سایه تحقق شعار وفاق ملی تسریع می شود.
همچنین به کارگیری دانش از طریق پیوند قدرت – دانش نیز همراهی و همدلی نخبگان در حاکمیت و نخبگان در جامعه لازم دارد، این موضوع به وفاق در درون نخبگان بر سر اصول اساسی نظام نیازمند است و در نهایت پاسخ به سوال “ما کی هستیم؟” به عنوان مبنای تعریف هویت افراد جامعه ایجاد روندی دوسویه از سوی حاکمیت و جامعه در حوزه اعتماد سازی و پذیرش دیگری را می طلبد که در این خصوص نیز رسیدن به وفاق ملی راهگشا است.
کلام پایانی:
گذار از هر مرحله تاریخی و ورود به مرحله ای جدید از تحولات سیاسی – اجتماعی در سطح جامعه اصولا با تلاطم های گاها تند همراه است، برای کم اثر شدن ضربات این امواج، جامعه به یک کنشیار جهت تسهیل در روند تغییرات نیازمند است.
وفاق ملی می تواند به عنوان کنشیاری موثر و موفق برای گذار از حکمرانی سنتی به حکومت بر ذهن ها عمل نماید، تبدیل شدن شعار وفاق ملی به گفتمان وفاق ملی نیازمند همیاری و همدلی در تمام سطوح حاکمیت و راهی کم هزینه برای گذاری حساس به حکومت بر اذهان جامعه به جای حکمرانی براساس انضباط و تک گویی از سوی حاکمیت است.
منبع