به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، همایش “گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی” امروز پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور برگزار شد، نشست (پنل) سیاست گذاری وفاق ملی از جمله نشست های همایش “گفتگوی ملی درباره وفاق ملی” که به همت معاونت راهبردی ریاست جمهوری برگزار شد.
علی اصغر پورعزت استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با بیان سوالاتی از جمله وفاق بین چپ و راست است یا عامه مردم هم در آن دیده شده اند؟ آیا گروه های سیاسی مسلط امروز نماینده مردم هستند؟ چگونه میتوان اقتدار را به مردم داد؟ مردم چگونه می توانند مقتدر شوند؟ توضیح داد: باید مردم شاخص هایی در دسترس داشته باشند که بتوانند حکومت را امر و نهی کند. …ما حتی در پدیدههای عینی مانند محیطزیست هم نمیتوانیم به وفاق برسیم، چگونه میتوانیم در مسائل ذهنی به وفاق برسیم؟
پاکسرشت استاد دانشگاه بوعلی سینا، نیز با بیان اینکه اعتماد نوعی تحلیل انتظارات طرفین از یکدیگر است، گفت: دادهها نشان میدهند که اعتماد نهادی به شدت در ایران ضعیف شده است. وقتی ۵۰ درصد از جامعه اساسا پای صندوق رای نیامدند وفاق را چگونه تعریف کنیم که شامل همه جامعه باشد؟ جامعه را چه چیز در کنار هم قرار میدهد؟ تردید دارم که به درستی بتوانیم به سمت وفاق اجتماعی حرکت کنیم، چرا که جامعه به این جمعبندی رسیده که نهادمندی موجود و نظام سیاستگذاری در مسیر خیر عمومی که انتظار اصلی برای اعتماد است، حرکت نمیکند و در نسبت بین سیاستگذاری و وفاق ملی، نقطه اتصال، خیر عمومی است.
وی تصریح کرد: این دولت فرصتی تاریخی دارد تا بتواند با بازتعریف خیر عمومی مسائل را حل کند. این کار دشوار است، چون آورده مستقیمی برای گروههای سیاسی و دولت مستقر ندارد. ما در این مقطع به یک نظریه تغییر نیاز داریم که خیر عمومی را بهدرستی بازتعریف میکند. جامعه باید به مسیر درست نظام سیاستگذاری اعتماد کند اما این همدلی و تعریف مشترک از خیر عمومی وجود ندارد و خیر مردم از خیر نظام سیاسی و دولت جدا است.
زمانیان رئیس سابق مرکز بررسی های راهبردی، نیز با بیان اینکه اساسا اگر بدنبال وفاق هستیم، وفاق را در چه مییابیم و تجلی وفاق چیست؟ گفت: علیرغم همه آمارها و تحلیلها، امروز، بهترین فرصت را برای ایجاد وفاق ملی حول مسئله ایران آینده داریم. جامعه امروز ایران دچار گسستهای زیادی است.جامعه ایرانی متأثر از زیست بعد از انقلاب، تجربه خود را مبنای قضاوت خود درباره آینده قرار میدهد. جامعه ایرانی به شدت آمادگی دارد در مورد تصویر ایران آینده به وفاق برسد.
وی افزود: راهحل عملیاتی ایجاد این همسفری این است که بتوانیم آینده خلقشده را با آینده پیشفرض در ذهن آحاد ایرانی جایگزین کنیم. مسیر حرکت در این مسیر، رفع عدمپذیرشها و عدمانسجامها است.
مریم اسماعیلیفرد سیاست پژوه، دیگر سخنران این نشست گفت: وفاق میتواند با مصالحه و اتفاقسازی تعریف شود، اما دولت باید وفاق را در معنای اتفاقسازی در نظر بگیرد، نه مصالحه. مصالحه فرایندی کوتاهمدت با هدف مدیریت بحران، بدون پرداختن به ریشهها است. اما اتفاقسازی فرایندی طولانیمدت است که در طی آن به مشارکت، گفتگو، اعتمادسازی، ریشهیابی مشکلات و حل بحرانهای انباشتشده میپردازیم.
وی افزود: امروز جامعه این برداشت را دارد که دولت به جای وفاق، در حال مصالحه با بانیان وضع موجود است که قبلا اقدام به خانهنشینی و حذف بسیاری کردهاند. اتفاقسازی باید یک روش سیاستگذاری عمومی در نظر گرفته شود. باید از پروژههای کوچکتری که کمتر محل مناقشه است، شروع کنیم و آن را به حوزههای بزرگتر تسری دهیم.
حلیساز پژوهشگر حوزه محیطزیست نیز محیط زیست را گروگان گروههای سیاسی و ارکان قدرت توصیف کرد و افزود: اساسا علاقهای به وفاق در حوزه محیطزیست وجود ندارد. شرایط امروز محیطزیست میتواند کل کیان و ساختار نظام را دگرگون کند زیرا محیطزیست به یک منع سیاستی و ضدسیاست تبدیل شده است.
اشتریان دبیرعلمی همایش وفاق ملی و آخرین سخنران این نشست، تصریح کرد: وفاق مشکل و مسأله همه مردم جامعه است. مساله این است که ما در عین تفاوتها چگونه با هم زندگی کنیم زیرا مساله باهمبودن است.
وی افزود: گاهی برای سیاستگذاری نباید تعریف مفهوم کنیم وگرنه در دام میافتیم؛ مثل مفهوم آزادی. وفاق هم همینطور است.
اشتریان تاکیدکرد: وفاق یک جور روحیه، گرایش، پذیرش اصل همکاری و پذیرش اصل همگرایی اجتماعی است. از این نقطه سیاستگذاری شروع میشود و به نظرم تأمل درباره سیاستگذاری وفاق خیلی مهم است، تا اینکه به تعریف آن بپردازیم.
منبع