به گزارش خبرگزاری تسنیم، صدای پای بهار در لابهلای باد سرد زمستانی به گوش میرسد و اسفند سوز سرمایش را برای اعتدال بهاری کم کرده است تا بلکه زمین در این زمستان سخت و سرد بیدار شود و نوید رویشی دوباره به کوه و دشت دهد، نویدی از حیات دوباره و خیزش ربیع در تار و پود طبیعت که جان و روح آدمی را جلا میدهد.
اندک زمانی به نوروز مانده است، روزی نو از سالی جدید که از حیث شادی آمدنش در کوچه پس کوچههای مازندران، نوروزخوانها نویدش را جار میزنند و همگان را خبر از آمدن فصل بیداری طبیعت، رویش سبز، شکفتن شکوفههای بهاری، آواز خوش هَزار، صدای پای آب در دل کوهساران و دشتها میدهند.
هر ساله وقتی اسفند میخواهد دل از سال بِکَّند و فروردین را پاگُشا کند، نوروزخوانها با اشعار مازنی همراه با موسیقی محلی مردم دیار علویان را نوید آمدن بهار میدهند، هنرمندانی که شادی را با خود در کوچه پس کوچههای شهرها میبرند و پخش دلهای مردمانی میکنند که شادمانه به استقبال نوروزخوانها میروند.
نوروزخوانها با اشعار زیبای محلی و لباسهای بومی، سنت و اصالت را در خیابانها به نمایش میگذارند و شوق آمدن بهار را دو چندان میکنند به ویژه آنکه اعتقادات دینی و مذهبی را نیز زینت خوانشهای شاعرانه خود میکنند.
نوروزخوانی یکی از پر رنگترین آیینها
علی حسننژاد، کارشناس و محقق فرهنگ بومی مازندران در گفت وگو با خبرنگار تسنیم، با بیان اینکه از میان همه جشنهای ایران باستان شاخصترین جشن نوروز است که به عنوان جشن ملی به شمار میآید، گفت: دو سند معتبر از طبری و ابوریحان بیرونی وجود دارد که قدیمیترین اسناد پیدایش نوروز دو روایت عنوان شده است، فارغ از سندیت موضوع نوروز جشن بزرگ و سرشار از آداب، آیین و مسالک گوناگون است حتی مراسم شبه عید مثل چهارشنبه سوری از دل همین جشن بیرون آمده است ازجمله این مراسم، سنت باستانی نوروزخوانی است که هنوز نوا، صدا و نغمهای در جای جای ایران شنیده میشود.
وی، افزود: نوروزخوانی یکی از پر رنگترین آیینهایی بوده که همچنان نفس میکشد و در فرهنگ مختلف ایران در مازندران، گیلان، طالقان، گمیش، الموت و در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان نوروزخوانی زنده است.
نوروزخوانی خود را با باورهای نویافته ایرانیان همسو کرده است
این پژوهشگر فرهنگ بومی مازندران با بیان اینکه طبق گمانهزنیهایی از قرن دوم هجری مراسمهای مذهبی و آیینی گذشتگان رو به افول نهاد، اظهار داشت: این روند در دو سویه البرز سرعت و شتاب بیشتری گرفته بود و در قرن نهم اوج افول آیینها به شمار میآید اما در این میان تنها آیینی که خودش را با اعتقادات و باورهای نویافته ایرانیان هم سو و هماهنگ کرده و زنده مانده نوروزخوانی است و از این منظر این آیین خودش را با شعائر اسلامی وِفق داده است.
وی افزود: نوروزخوانی پیش از اسلام نه تنها در دو سوی البرز بلکه در نواحی آسیای مرکزی و افغانستان بلکه در میان بسیاری از اقوام کشور پهناور ایران وجود داشت که از لحاظ فرم و ساختار مبتنی بر بداههخوانی و بداهه سرائی و از لحاظ مضمون ستایش و حمد پروردگار و شاهان، توصیف بهار و جلوههای آن بود ضمن آنکه ستایش و تکریم صاحبان منزل، حرفهها و مشاغل نیز به جهت اخذ انعام بخش پایانی مضامین اشعار در پیش بهار خوانی و نوروزخوانی بود.
حسننژاد، یادآور شد: مراسم موسیقیایی استقبال از نوروز در تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان و در ایران مازندران، سمنان، دامغان، تالش، الموت، سبزوار رواج داشت اگرچه از سال 1350 کم رنگ شد اما این سالها به دلایل مختلفی نوروزخوانی زنده شد بویژه آنکه شکل و شمایل جدیدتری پیدا کرده، کارناوالهای مختلفی شکل گرفته و فضای مجازی هم کمک زیادی کرده است.
نوروزخوانی نمایشگاه کلامی از موضوعات مختلف است
پژوهشگر فرهنگ، ادبیات و موسیقی مازندران نوروزخوانی را نوعی نقل قصه در قصه دانسته و اظهار داشت: مثلا با طرح قصه آدم و حوا قبل اینکه تمام شود گریزی به داستان نوح میزنند بلافاصله مبارزه حضرت علی( ع) با اژدها و پس از آن برخی رویدادهای موثر حوادث کربلا را عنوان میکردند، در حقیقت نوروزخوانی یک نمایشگاه کلامی از موضوعات مختلف است که در برابر چشمان بیننده مثل پیش پرده به نمایش گذاشته میشود.
وی، افزود: علاوه بر ایجاد هیجان مخاطبین را با حجم گسترده دانش اسطورهای، تاریخی و مذهبی مواجه میساختند.
نوروزخوانها بشارتدهندگان بهار هستند
حسننژاد بیان کرد: پس از بخشهای قصهگویی اسطورهای و آیینی و تعریف و تمجید از صاحبخانه و افراد تحت تکلف آنها باعث رابطه نوروزخوان با صاحبخانه میشد که این بخش زیرکی خاصی میطلبید، کسی که اطلاعات و اخبار گوناگون از همسایگان راجعبه خانهای که به آن وارد میشد، میگرفت که این از موضوعات مهم به شمار میآید.
این کارشناس و محقق فرهنگ بومی مازندران نوروزخوانها را بشارتدهندگان بهار توصیف کرد و گفت: افرادی که با چوب دستی، خورجین، فانوس، لباس محلی، صدا و روی خوش همگام با شکوفه دادن دار و درخت ، سبزه و وَنوشه( بنفشه)، شهر به شهر و روستا به روستا میرفتند تا بگویند آی مردم سال نو دارد میرسد، طبیعت دارد بیدار میشود و عید را نوید میدادند، شادمانی درونی حضور نوروزخوان هنوز هم دیده میشود و اقشار مختلف با صدای نوروزخوانها شوق خاصی پیدا میکردند، کودکان و نوجوانان نیز با این آیین همراه میشدند.
نوروزخوانها نماد خیر و برکت
حسننژاد، افزود: نوروزخوانها نماد خیر، برکت، شادمانی، سرور ، رفاه و آسایش فراوان بودند، مهارت شاعرانه و صدای خوش همه اینها باعث میشود مورد توجه قرار بگیرند.
وی، ادامه داد: در کنار نوروزخوانهای صحیح، متکدیان فرصت را غنیمت شمرده و در کسوت نوروزخوان به در خانه مردم میرفتند که به دلیل عدم احاطه به نوروزخوانی، نداشتن فهم ، کمال و اطلاعات نوروزخوانی مورد استقبال واقع نمیشدند.
حسننژاد نقش اقتصاد در راهاندازی دستهجات نوروزخوانی را مهم برشمرد و گفت: اقتصاد بویژه در طی این سالها در نوروزخوانی نقش مهمی دارد، نوروزخوانها از اوایل اسفند ماه کار خود را آغاز میکردند.
عناوین مختلف نوروزخوانی در مازندران
این کارشناس فرهنگ بومی مازندران با بیان اینکه نوروزخوانی در مازندران با عناوین مختلفی مثل شعرخون،نوروزخون، امام خون، بهارخون از اسامی مختلف و به شکلی تطبیق با شعائر مذهبی وجود دارد، گفت: از لحاط موسیقیایی نوروزخوانی مازندران تلفیقی از موسیقی ملی و بومی به حساب میآید و بعضی نقاط هم تلفیقی از موسیقی سرحدی است، موسیقی سرحدی به موسیقی مشترک بین مرزهای دو استان ازجمله موسیقی سمنان، گمیش ، خراسان قدیم ، گیلان گفته میشود.
حسننژاد، افزود:نوروزخوانی مازندران در نقاط مختلف متفاوت است اما عموما از دوگاه،چهارگاه، شور و دشتی استفاده میشود و این مایهها عمومیت بیشتری دارند، زبان هم در اشعار موسیقیایی نوروزخوانی منطقه ترکیبی از گویشهای فارسی و ترکیبی از گویشهای تبری است.
مدح خدا، ستایش پیامبر و اوصاف دوازده امام در نوروزخوانی مازندران
پژوهشگر فرهنگ، ادبیات و موسیقی مازندران با بیان اینکه نوروزخوانها به یک روالی رسیدند، اظهار داشت: یک ترتیب خاصی را دنبال میکنند در ابتدا به صورت عام مدح خدا و ستایش پیامبر، درمورد نوروز، اوصاف دوازده امام میپردازند، “همی خوانم امام اولین را ، شه کشور امیرالمومنین را ، وصی و جانشین یعنی علی را ، به یاسین و الف لام و به فیروز، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز ، امام دومین هم دستهی گل ، شفاعت میکند او بر سر پل ، حسن بابش سوار است او به دلدل ، به یاسین و الف لام و به فیروز ، دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز.
حسننژاد، ادامه داد: پس از اشعار غالبا مذهبی بیان سرگذشت اتفاق میافتد ، بیان سرگذشت پیامبران، معجزات و بیان کرامات ، بعد وارد شخصیات میشود و به تکریم صاحبان مشاغل و خانهها میپردازند.
وی، گفت:به بیان اسطورهای برخی حوادثهای دینی، مذهبی، تاریخی و داستانی پرداخته و پایان بخش اشعار نوزوزخوانی هم دعای خیر، آرزوی عروسی، سفر حج و کربلا و موضوعاتی از این قبیل است و بعد آن به گرفتن انعام ختم میشود.
بداههگویی مهمترین ویژگی نوروزخوانی مازندران
حسننژاد مهمترین ویژگی نوروزخوانی مازندران را بداهه خوانی برشمرد و اظهار داشت:اگرچه نوروزخوانهای جوان با حافظه از قبلیها بهره میگیرند اما خیلیها بداههگویی دارند، نوروزخوانی از قدیم با دو نفر انجام میشد اما این سالها این آیین در هیاهو تکنولوژی نفس میکشد و شکل و شمایل عوض کرده است برخی هم از موسیقی سازی بهره میگیرند و رویکرد برخی نهادها نیز به نوروزخوانیهای کارناوال ختم شده است، محتوا همان است اما شکل و شمایل عوض شده است.
“باد بهارون بی یمو (باد بهاران آمده)
مژده هادین دوستون(مژده دهید ای دوستان)
نوروز سلطون بی یمو (نوروز سلطان آمده)
مژده هادین دوستون(مژده دهید ای دوستان)
این سال نو باز بی یمو(این سال نو باز آمده)
این نوبهار مبارک بو(این نو بهار مبارک باد)
این لاله زار مبارک بو(این لاله زار مبارک باد)
مژده هادین دوستون(مژده دهید ای دوستان)
بلبل به بستون بی یمو(بلبل به بستان آمده)
ای صد سلام و سی علیک
خاله باجی! سلام علیک
انتهای پیام/
منبع