به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان، اینبار پای صحبتهای رزمندگانی نشسته بودیم که نام عملیاتی که در آن شرکت داشتند با نام سیدالشهدا (ع) عجین شده و یادآور نامآورانی است که قهرمانان ملی ما هم در دوران دفاع مقدس، ایستادگی و استقامت را از آنها آموخته و مشق عشق کردند.
عملیات کربلای 4؛ عملیاتی که تداعیگر مظلومیت شهدای کربلا و اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش بوده و روایتهایی دارد شنیدنی!
روایت امروزمان به خاطرات حسین محمدی و حمید صدری از غواصان زنجانی، میپردازد که از سختیها و چالشهای این عملیات تا پیروزیهای کربلای 5 را روایت میکنند.
درخشش گردان ولی عصر (عج) زنجان
حسین محمدی، غواص دوران دفاع مقدس گفت: در قلب جبهههای نبرد، بچههای زنجانی در قالب گردان ولی عصر(عج) بهعنوان یکی از گردانهای خطشکن، بلافاصله بعد از عملیات پیروزمندانهٔ والفجر 8 (فاو) با 9 ماه تمرینات سخت و فشرده در مناطق مختلف برای انجام موفق این عملیات آماده شدند.
وی ادامه داد: گردان ولیعصر(عج) بهعنوان یک گردان خطشکن در تیپهای مختلف نظیر الهادی، نجف اشرف، ولیعصر(عج)، عاشورا و علی ابن ابی طالب(ع) شناخته میشد، این گردان که بعدها به تیپ مستقل 36 انصارالمهدی (عج) استان زنجان تبدیل شد، متشکل از بچههای زنجان و قزوین بود.
محمدی درباره آمادگی قبل از آغاز عملیات اضافه کرد: ما باید هر روز حداقل دوبار و گاهی سه بار در روز، در آبهای سرد سد دز یا کارون وارد آب میشدیم. شرایط بسیار سخت و طاقتفرسا بود. هوای سرد جنوب با سرمای زنجان بسیار متفاوت بود و وقتی پوتینها را در میآوردیم، هوای سرد جنوب استخوانسوز بود.
وی بیان داشت: زمانی که سرما با عضوی از بدن تماس داشت، انگار مانند موکت بر (کاتر) آن عضو را قطع میکرد، اما به عشق امام(ره) و شهدا، با تمام توان به تمرینات ادامه میدادیم.
آموزشهای طاقتفرسای غواصان زنجانی در سد دز و کارون
اما، صدری رزمنده دیگر زنجانی در باب تمرینات طاقتفرسا در شرایط سخت گفت: برای عملیات کربلای 4، رزمندگان با 16 تا 18 ساعت تمرین روزانه طی 9 ماه در آبهای سرد سد دز و کارون، در هوای گرم بالای 50 درجه تابستان و سرمای استخوانسوز زمستان جنوب، آموزشهای سختی را پشت سر گذاشتند. وی خاطرنشان کرد: اکثر بچههای گردان زیر 20 سال سن داشتند و با تمام توان خود شرایط سخت تمرین را سپری میکردند، گرچه زنجان شهری کوهستانی است و رزمندگان به سرما عادت داشتند، ولی هوای سرد جنوب بسیار متفاوت و طاقتفرسا بود.
صدری در رابطه با لحظات دشوار در عملیات کربلای 4 گفت: شاید بعد از عملیات غرورآفرین والفجر 8 کمی مغرور شده بودیم و خدا خواست که تنبیه شویم.
وی ابراز کرد: در عملیات کربلای 4، ساعت 20 بعد از نماز مغرب و عشا حرکت کردیم و استانهای دیگر مانند قزوین و اصفهان بعد از ما حرکت کردند. بالای یک هزار غواص آماده شده بودند که از اروند حرکت کنیم. شرایط طوری بود که عراق آماده بود و بچههای غواص ما را با ضد هوایی زدند و به شهادت رساندند.
احتمال مفقودی گردان ولیعصر (عج) وجود داشت
محمدی اضافه کرد: وقتی ما متوجه شدیم دستور خروج از اروند صادر شد و بچهها عقب نشستند، با کمک بچههای کادر، نیروها و شهدا را از اروند خارج کردیم. بازیابی نیروها از ساعت 20:35 تا ساعت یک و نیم بامداد طول کشید. اگر دشمن 15 دقیقه دیرتر اقدام به شلیک میکرد، ما قطعاً اروند را گذشته بودیم و اگر این اتفاق رخ میداد، تمامی نیروهای گردان ولی عصر(عج) مفقودالاثر میشدند.
صدری در خصوص بازگشت از عملیات گفت: در روزهای چهارم و پنجم دی ماه 65 با 23 یا 21 شهید به عقب برگشتیم که تعدادی از آنها از بچههای ارومیه و تبریز بودند. به دستور سردار حاج مجید ارجمند فر، وارد جزیرهٔ امالرّصاص شدیم تا تیربارهایی که بچهها را یک به یک به شهادت میرساندند را خاموش کنیم. این یک امداد غیبی بود و من این عنایت بیبی فاطمه زهرا(س) را با چشم خود دیدم.
پاکسازی جزیره امالرصاص و اسارت تعدادی از رزمندگان
محمدی افزود: ما در جزیرهٔ امالرّصاص بیش از 1.5 کیلومتر را پاکسازی کردیم تا بچههای اصفهان و قزوین هم رسیدند. برخی نیز وارد جزایر بوارین و ماهی شدند که عدهای از آنها از جمله دکتر محمدجواد میانداری و چند نفر از همرزمان قزوین به اسارت نیروهای بعثی درآمدند.
وی اظهار داشت: چند نفر از بچهها مجروح شده بودند که خوشبختانه قایق یکی از استانها رسید و آنها را به عقب برگرداند.
این رزمنده زنجانی ادامه داد: در کربلای 4 آنطور که میگویند، شهدای بسیاری یعنی تا حدود 11 هزار شهید تقدیم شد، درست نیست. ما حدوداً یک هزار شهید دادیم، چرا که بعد از درگیری همه نیروها حرکت نکردند و ماندند. در عملیات کربلای 5 وارد عرصه شدیم و آن حماسه را آفریدیم.
صدری بیان داشت: در عملیات کربلای 4 دل ما شکست و دلشکستگی ما را به خدا رساند تا بعد از آن در عملیات کربلای 5 وارد جنگ شدیم و 75 روز در جنگ بودیم.
وی ابراز کرد: حتی گروهی وارد بصره هم شدند، اما به دستور قرارگاه عقب نشستند.
نقش محوری رزمندگان زنجانی در دوران دفاع مقدّس
حسین محمدی در ادامه اظهار داشت: حضور رزمندگان زنجانی در عملیاتهای بزرگ دفاع مقدس به ویژه در 46 عملیات آفندی و پدافندی حضوری تاثیرگذار و محوری بوده است.
وی اذعان داشت: نیروهای زنجانی در 19 عملیات آبی، خاکی و کوهستانی و 27 عملیات پدافندی نقش مهمی داشته و در اکثر آنها به عنوان خطشکن و غواص حضور داشتند.
این غواص زنجانی ادامه داد: نقش تأثیرگذار رزمندگان زنجانی در دوران دفاع مقدس موجب شد تا مقام معظم رهبری شهر زنجان را به عنوان شهر غواصان دریادل نامگذاری کنند.
لو رفتن عملیات سرنوشت آن را تغییر داد
صدری ضمن بزرگداشت یاد و نام شهدای عملیات کربلای 4 از جمله دلاور یعقوب علی محمدی، مسعود حسنی، رضا بیگدلی، باقر فتح اللهی، عباس قربانی، ناصر شهبازی، عباس منتخبی، علیرضا عبدی، اصغر بیات، بهمن اسکندری، احمد عبدی، قاسم محمدی، سید اصغر احمدی، اکبر سعادتی، حسین حبیبی، ابوالفضل خدامرادی، رضا چمنی، یوسف قربانی و… گفت: سخن گفتن از کربلای 4 واقعا سخت است. اگر این عملیات لو نمیرفت، در همان شب اول، بصره به دست رزمندگان کشورمان سقوط کرده بود و جنگ هشت ساله تحمیلی رژیم بعث علیه ایران اسلامی سرنوشت دیگری داشت.
این رزمنده افزود: شهادت ابوالفضل خدامرادی یکی از شهدای معروف غواص در عملیات کربلای 4 بود. او نیز مانند بسیاری از رزمندگان دیگر، با شجاع و ایثار در این عملیات شرکت کرد.
وی اضافه کرد: یادم هست که در یکی از حملات شبانه، خدامرادی به همراه دیگر غواصان به سمت خط مقدم حرکت کرد. در حین پیشروی، با شلیک تیربار دشمن به شدت مجروح شد. با وجود جراحات شدید، او همچنان به مبارزه ادامه داد و نهایتاً به شهادت رسید، صحنه شهادت خدامرادی نیز مانند شهادت یوسف قربانی، یکی از لحظات دلخراش و تأثیرگذار این عملیات بود.
صدری تصریح کرد: این شهدا با ایثار و فداکاری خود، نام خود را در تاریخ دفاع مقدس جاودانه کردند.
روایتی از شهادت یوسف قربانی
حسین محمدی از لحظات دلخراش شهادت یوسف قربانی، یکی از شهدای معروف غواص، این چنین تعریف کرد: در یکی از حملات شبانه، یوسف قربانی به همراه دیگر رزمندگان به سمت خط مقدم حرکت کردند، یوسف در حال پیشروی بود که با شلیک تیربار دشمن به شدت مجروح شد، من تا آن لحظه هرگز ندیده بودم کسی به این شکل شجاعانه و با این همه درد و رنج مبارزه کند. یوسف به زمین افتاد و در حالی که همچنان به سمت دشمن مینگریست، به شهادت رسید. صحنهای که هرگز از ذهن من پاک نمیشود.
انتهای پیام/
منبع