به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پایههای اول تحصیلی دشوارترین زمان ممکن هم برای دانشآموزان است و هم برای معلمان. دانشآموزان پایه نخست قرار است وارد محیط تازهای شوند، محیطی منضبطتر از خانه. همین مسئله دلیل خوبی برای واکنش منفی آنهاست، خصوصاً اگر دورههای پیشدبستانی را سپری نکردهباشند. در چنین شرایطی مواجه شدن با معلمان خسته از کار سخت در پایههای ابتدایی، اوضاع را بغرنجتر میکند، هم برای کودکانی که از خانه به پشت میزها تبعید شدند (این تصوری است که میتوان در چهره بسیاری از آنها به وضوح دید) هم برای معلمانی که کارکردن با کودکان کم سن و سال بدون هیچ تشویق و مزایایی سالهاست آنها را خسته و ناامید کردهاست.
معلمان ابتدایی مسئولیت سنگینی را بر عهده دارند، اما هیچ مشوقی برایشان درنظر گرفته نشدهاست، به همین دلیل عمدتاً، تمایلی به ادامه تدریس در این مقطع ندارند و ماندگار نیستند؛ موضوعی که چالشهای عدیدهای را برای آموزش ابتدایی ایجاد کردهاست، چالشهایی که موجب افت کیفیت آموزش در این دوره شده و تبعات منفی زیادی را به دنبال دارد. بیتردید تعلیمات دوره ابتدایی، مهمترین دوره نظام آموزش و پرورش رسمی کشور به حساب میآید، با وجود این، اما، با دست خود تیشه به ریشه تعلیم و تربیت در این دوره میزنیم، چراکه از یکسو هیچ اقدامات ویژهای برای نگهداشت معلمان دوره ابتدایی انجام نمیدهیم و از سوی دیگر، امکانات و تجهیزات آموزشی لازم در این دوره را نیز مهیا نمیکنیم. بارها و بارها کارشناسان حوزه آموزش تأکید کردند که تأثیرگذارترین مقطع آموزش، مقطع ابتدایی است. در این مقطع است که سرنوشت دانشآموز تعیین میشود و تصمیم میگیرد که اصلاً ادامه تحصیل بدهد یا نه. به همین دلیل گفته میشود که کلاسهای درس در سه سال اول تحصیل، همراه با بازی، نشاط و حرکت باشد. موضوعی که نقش معلمان در آن به شدت پررنگ است، چراکه معلمان باید با صرف انرژی مضاعف، اهداف تعیین شده در دوره تحصیلی ابتدایی را محقق کنند، اما مگر با نبود انگیزه و کلاسهای شلوغ 35 تا 40 نفره، این مهم به نتیجه میرسد؟ پاسخ این سؤال مشخص است. کمتر معلمی است که بتواند با وجود تبعیضهای رخ داده و کلاسهای درسی که صدای شلوغی در آن مانع از آموزش کیفی میشود، عملکرد مناسبی داشته باشد، که اگر هم داشته باشد، معلوم نیست چند ماه یا چند سال دوام بیاورد.
کار دشوارتر بدون دستمزد یا مزایای بیشتر
معلمان گلایههای عدیده و بحقی دارند، گلایههایی که اگر به آنها رسیدگی نشود، معلوم نیست چه بر سر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان این مرز و بوم بیاید. محدثه بابازاده که تاکنون معلم چندین پایه مختلف ابتدایی بوده و در حال حاضر در شهرستان اندیشه تهران به دانشآموزان پنجم درس میدهد، در رابطه با مشکلات معلمان ابتدایی به «جوان» میگوید: «کودکان در دوران ابتدایی تحصیل نیاز به توجه و رسیدگی بیشتری دارند در چنین شرایطی به دلیل نبود فضای آموزشی کافی و کمبود معلم، شاهد آن هستیم که کلاسهای درس آنها شلوغ و پرتراکم است، بدون شک در کلاسهای 40 نفره که امکانات آموزشی مناسبی نیز در آن وجود ندارد، عمده کارهای معلم عبث میماند و نمیشود آنطور که باید و شاید، آموزش باکیفیتی ارائه کرد.»
او ادامه میدهد: «برخی از دانشآموزان نیاز به تکرار چندین باره درس دارند تا آن را به خوبی یاد بگیرند، اما نمیشود در کلاسهای غیراستاندارد، آموزش استاندارد ارائه کرد، چراکه هم زمان آموزش کم است و هم تعداد دانشآموزان نسبت به آنچه باید، زیاد است. در چنین شرایطی معلم با وجود صرف انرژی فراوان نیز نمیتواند کارآمد ظاهر شود.»
این معلم به مشکلات کمبود دستمزدها در مقطع ابتدایی نیز اشاره میکند: «دستمزد در پایه ابتدایی با کسی که دبیر است و یک روز هم تعطیلی دارد، تقریباً برابری میکند؛ موضوعی که انگیزه ما را از بین میبرد، چراکه معلمان ابتدایی تمام وقت در خدمت دانشآموزان هستند و درگیر آموزش و رفع و رجوع مشکلات درسی بچهها میشوند، اما خبری از دستمزد بالاتر یا رفاهیات و مزایا نیست، به همین دلیل ترجیحمان بر این است که در مقاطع تحصیلی بالاتر تحصیل کنیم و این فشار مضاعف که هیچ دستمزدی برایش تعییننشده را از دوش خود برداریم.»
تعداد متخصصان مقطع ابتدایی کم است. این را خانم بابازاده میگوید و از مسئولان درخواست میکند: «امکانات آموزشی باید ارتقا پیدا کند تا معلمان مقطع ابتدایی خلاقانه به تعلیم و تربیت بپردازند، از طرفی دستمزد معلمان در پایههای ابتدایی باید تفاوت چشمگیری با مقاطع بعدی داشته باشد، با توجه به این دو موضوع مطرح شده، روز به روز بر تعداد علاقهمندان برای تدریس در مقاطع ابتدایی افزوده میشود، اما وقتی توجهی به سختی کار معلمان ابتدایی نمیشود و حتی اقدامی در جهت تسهیل در آموزش این دوره در دستور کار قرار نمیگیرد، انگیزه این معلمان نابود میشود.»
به گفته او، تأثیرگذاری معلم در این دوره روی دانشآموزان به شدت زیاد است و باید نظام آموزشی پرورش همه توان خود را در بهبود آموزش در این دوره به کار گیرد تا تعلیم و تربیت آیندهسازان کشور به درستی انجام شود.
بیربط بودن کتب درسی با نیازهای دانشآموز بومی
در همین رابطه علی علیزاده، معلم پایه اول ابتدایی که در یکی از روستاهای گیلان تدریس میکند، میگوید: «یکی از مشکلات اصلی در مقاطع ابتدایی به خصوص در پایههای اول، دوم و سوم بیارتباط بودن مطالب کتب درسی با نیازهای دانشآموزان بومی است. برای مثال در کتاب فارسی اول که حروف الفبا یاد داده میشود، کلمه شالیزار آمده و دانشآموز گیلانی میپرسد که شالیزار چیست؟ چراکه او شالیزار را به نام بیجار یا زمین مزرعه میشناسد یا در کتاب علوم، درختانی که معرفی میشود کمتر توجهی به دانشآموزان بومی کردهاست. به عقیده من، یکسان بودن کتب درسی برای همه شهرها و روستاها کار درستی نیست.» به گفته این معلم در برنامهریزی درسی و اهدافی که در پایه اول، دوم و سوم ابتدایی نگاشته میشود، اهداف متعالی است، اما در عمل شرایط به گونه دیگری رقم میخورد. او به عدم ارتباط سازمان پژوهش به عنوان مؤلف برنامهریزی درسی و کتب درسی با معلمان اشاره میکند و اظهار میدارد: «وقتی من معلم از کف مدرسه اگر بخواهم نیاز و چالشی را که در کتب درسی وجود دارد، مطرح کنم باید آن را به معاونت آموزشی مربوطهام بگویم، اما هیچ ارتباط معناداری میان این معاونت با مسئولانی که وظیفه تألیف کتب درسی را برعهده دارند، نیست. به همین دلیل این گلایهها و چالشهای مطرح شده، راه به جایی نمیبرد.»
هیچ مشوقی نیست
علیزاده با اشاره به کمبود فضای آموزشی و کمبود معلم در نظام آموزشی کشور اظهار میدارد: «کلاسهای درس در روستا، 30 نفره است و در شهر حتی تعداد دانشآموزان در هر کلاس به 47 نفر هم میرسد؛ یعنی معلم تا بخواهد کلاس را ساکت کند تا یکی از محتواهای درسی را آموزش بدهد، زنگ کلاس خورده و وقتش تمام شدهاست.»
او ادامه میدهد: «اینکه نیاز به مدرسهسازی داریم تا بخشی از مشکلات حل شود، شکی در آن نیست، اما وقتی میدانیم که 98 درصد بودجه صرف حقوق پرسنل آموزش و پرورش میشود، پس واضح است که نمیشود این کار را در فرصت کم انجام داد و باید تدبیری اساسی برای این کار اندیشیده شود.»
به گفته علیزاده، معلمان ابتدایی سختی کار بالایی دارند، آنها نیازمند انگیزه مادی و معنوی هستند تا در این مقطع بمانند. از آنجایی که هیچ مشوقی وجود ندارد، آنها به دنبال تبدیل وضعیت هستند؛ مثلاً اینکه به نیروی اداری تبدیل شوند و از حقوق بالاتر و اضافهکاری برخوردار شوند یا دبیری کنند و با آزاد شدن بخشی از وقت خود، ادامه تحصیل دهند و ارتقا یابند.
او در پایان میگوید: «معلمان ابتدایی با چالش ادامه تحصیل مواجه هستند، چون مثل یک کارمند هستند که باید رأس یک ساعت بیایند و رأس ساعتی بروند و حتی به هنگام گرفتن مرخصی نیز آموزش دانشآموزان با چالش مواجه میشود.»
منبع: جوان
انتهای پیام/
منبع