به گزارش خبرنگار معارف ایرنا رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در دیدار دستاندرکاران برگزاری همایش بینالمللی تفسیر تسنیم با تجلیل از شخصیت آیتالله عبدالله جوادی آملی مفسّر بزرگ قرآن کریم و صاحب تفسیر تسنیم، حوزه علمیه را وامدار مجاهدت این عالم فرزانه در ممارست بیش از ۴۰ ساله برای تحقیق و تدریس و تالیف این تفسیر دانستند.
ایشان هیچ یک از فعالیتهای آیتالله جوادی آملی در زمینه علوم عقلی و نقلی و کارهای فقهی، فلسفی و عرفانی را قابل مقایسه با کار تفسیر قرآن ایشان ندانسته و تسنیم را مایه افتخار شیعه و حوزه علمیه دانستند.
آخرین جلسه تفسیر آیت الله جوادی آملی که به سوره ناس اختصاص داشت، در ۲۳ خرداد ۹۹ با اشک های استاد به پایان رسید و این مرجع تقلید در آن روز به داستان شکلگیری جلسات تفسیر خود پرداخت که چه فراز و نشیب هایی داشته است اما معظم له در همایش تفسیر تسنیم که ششم اسفند در مدرسه دارالشفای قم برگزار شد، گفت: روزی پس از پایان درس اسفار، بدون اینکه کسی از ما بخواهد یا ما به آن فکر کرده باشیم، تصمیم گرفتیم تفسیر قرآن را شروع کنیم که این تصمیم با استقبال گرم اساتید و فضلا مواجه شدوچهار دهه به طول انجامید.
وی افزود : گاهی در این فرایند، استاد خسته میشد، گاهی تندی میکرد، اما همه اینها بخشی از فرآیند تعلیم و تعلم بود، وقتی میبینید کتابی ۸۰ جلدی نوشته میشود، باید بدانید که این کار، حاصل تلاش و زحمت طلاب و فضلای حوزههای علمیه است.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این همایش از تفسیر آیت الله جوادی آملی به عنوان اقیانوسی کمنظیر یاد کرد و یکی از ابتکارهای روشی این مفسر بزرگ قرآن را لحن آیه با توجه به لحنهای آن واژه در آیههای دیگر دانست که معنابخشی و الهام بخشی پیدا میکند.
وی ضمن مقایسه تسنیم با تفسیر المیزان گفت: قوت تفکر عقلانی مفسّر محترم تسنیم، کمک زیادی به فهم نکات لطیف و ظریف نهفته در آیات قرآن کرده است. همچنین این تفسیر مشابه تفسیر المیزان اما به روزتر و با گستردگی بیشتر، سرشار از مطالب دانستنی و قابل استفاده و در واقع یک دائرة المعارف جامع است.
اما تفسیر تسنیم چه ویژگی هایی برای علاقه مندان به فهم آیات و تفسیر کلام الهی دارد که آن را از سایر تفاسیر متمایز کرده و باعث شده تا اینگونه در قله تفسیرهای قرآنی دیده شود؟ در اینجا به ۱۰ ویژگی این تفسیر اشاره می کنیم که ناشر در ابتدای این کتاب برشمرده است؛ البته استاد به رسم ادب از استاد تفسیر خود یعنی علامه سیدمحمدحسین طباطبایی به عنوان چهره تابناک عرصه تفسیر یاد می کند که با اثر جاودانه خود زرّین ورقی در دفتر تفسیر نهاده، تا هم برای گذشتگان با تکمیل و تتمیم اندیشه هایشان فخری باشد و هم برای آیندگان با جهت دادن و افق روشن در جلوی دیدگان آنها نهادن، ذخیره ای بوده و بزرگی و عزت بیافریند.
ناشر در ابتدای جلد اول نوشت: تفسیر تسنیم با خصیصه ای تازه و روشی نو که از ابداعات مؤلّف مفسّر است، به خیل عظیم تفاسیر قرآنی پیوست، لیکن بررسی بلندای شاهق و دامنه وسیع آن در گرو پرواز در ملکوت معنا و غوص در معارف و غور در ارزش های آن است؛ با مروری اجمالی می توان به برخی از شاخص های روشن آن اشاره کرد.
اول. تفاوت های المیزان و تسنیم
گرچه این تفسیر هم از نظر اسلوب و هم از نظر ساختار اصلی، مشرب تفسیری قیّم المیزان را پی می گیرد، لیکن تفاوت های چشمگیری در هر دو جهت آن مشاهده می شود:
الف: مؤلّفه اوّلی و اصلی آن این است که جز از منظر قرآن به آیات نگریسته نشود و تار و پود همه علوم و دست مایه های مقدّمی آن در نظام فکری قرآن طراحی و معماری شده است و تفسیری قرآنی محض عرضه شده است. مصنّف فرزانه آن مبنای حاکمیّت مطلقه قرآن بر قرآن و نفی هر نوع حاکمیّت و ولایت علمی بر قرآن را همواره مدّ نظر داشته و نور بصر دانسته، با تمام اعتقاد و باور بر این اسلوب قرآنی حرکت کرده است و اصرار ورزیدن و طرح هیچ علمی از علوم را مستقّلا ً در کنار وحی پسندیده ندانسته، ضمن اینکه ارزش های دانشی را فروغ روشن وحی منوّر کرده تا هم شمس مضیء وحی نمایانده شود و هم قمر منیر سایر علوم که در پرتو وحی ضوئی یافته اند را به رخ بکشاند. از این رهگذر قالب های فقهی، کلامی، عرفانی و حکمی آن از قلب قرآنی بهره دارد و هرگز نه تنها محدوده های تنگ این علوم وسعت دریای معارف آیات الهی را تحدید نکرده، بلکه خود نیز از این قلزم فسیح وسعت یافته و صِبغه قرآنی گرفته است.
ب: جامع نگری قرآن در همه عرصه های انسانی حقیقت بارز دیگری است که در این تفسیر به گونه ای شفاف نمایانده شده است. هنر قرآن نه تنها این است که قداست ارتباط عبد با مولا را در میدان عبادت ترسیم می کند، بلکه می خواهد تمامی روابط انسانی را عبادی کرده و عبودیت محضه را بر سراسر وجود انسانی حاکم گرداند و این جز با نفوذ آیات در زنجیره های رشته انسانی اعمّ از عقیده، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و سایر شاخه های آن امکان پذیر نیست و در این تفسیر این بنیان مستحکم قرآنی ظاهر می شود. قطعاً جامعه امروز اسلام با فرهنگ و بینشی فراتر از همه دوران گذشته متوجّه خویشتن خویش شده و اسلامِ آزاد شده از قیدها، بدعت ها، تحریف ها و نیرنگ ها را بازشناخته و به دنبال آن است تا حضور محسوس دین را از خاور اندیشه تا باختر عمل باز یابد.
ج: یکی از ممیّزه های اصلی این تفسیر، تدوین و نگارش آن در زمان تحقّق نظام اسلامی و آزادی دین است؛ فرصتی که علاّمه طباطبایی (رحمة الله) در زمان تألیف تفسیر قیّم خود نداشته و اهل نظر، نیزه های توهّم و تیرهای تخیّل نشان رفته به حقائق علوی معارف عرفانی آن را مشاهده می کنند. حصارهای کشیده شده و دیوارهای ساخته شده قبل از انقلاب تا حدود قابل توجهی حوزه های علمیّه را نیز در بر گرفته و اندیشه های آسمانی امام خمینی (رحمة الله) که فراحوزه آن زمان بود، این حصرها را شکست و علوم و معارف غنی اسلامی را از کنج زندان بدعت و انزوای حبس تحریف، رهانیده و یک فرصت بی بدیل برای مؤلّف مفسر رخ نمود و استاد گرانمایه نیز با ارائه بهترین اسلوب بدون کمترین اضطراب، معارف مخفی شده المیزان را یکی پس از دیگری تبیین کرده که امروزه حوزه علمیّه با مشاهده بهترین معارف و زیباترین اسلوب، مشی اصیل خود را بعد از حدود ۲۰ سال تدریس آن استاد فرزانه باز یافته و در آن گام نهاده است؛ ضمن آن که المیزان از این بُعد نیز در مسیر تکمیل و تتمیم خود قرار گرفته، می رود تا نصاب جایگاه خویش را به دست آورد.
د: از خصایص ارزشمند این کتاب که می تواند از این رهگذر نیز تکمله ای بر المیزان محسوب شود این که طرح مباحث فقهی و تفسیر آیاتی که متضمّن احکام و حدود الهی است و در آن تفسیر شریف تعرّضی بدان نشده در دهاق تسنیم به صورت جامع و مبسوط مورد پردازش قرار گرفته که دو بهره اساسی را به همراه دارد که یکی از آن دو، مهمّ و دیگری اهمّ است.
نکته مهمّ آن که، با زبان و مشرب تفسیری علاّمه (قدس سره) به این گونه آیات پرداخته شده که به حق می تواند فضای خالی آن را پر کند و نکته اهمّ آن که، فقه نیز در خدمت قرآن در آید. امروزه حوزه های فقهی اسلام بدون توجه ای به آیاتی که متضمّن احکام و حدود الهی است به بهانه این که غالب آیات در صدد اصل تشریع است و عموم یا اطلاق ندارد، مسیر خود را تنها از منابع سنت، عقل و اجماع می پیماید و از آغاز تا انجام فقه آن طور که شایسته بود از منبع اصیل دینی که تأمین کننده سایر منابع است، یعنی قرآن طرفی نبسته است و بدون شک این ضعف عمده ای است که حوزه های فقهی شیعه از آن در غفلت است. از طرفی ایجاد این فضا و راهبرد قرآن در ارکان فقه قطعاً فقیه را به افق دیگری آشنا کرده و آن را به حقیقت کتاب نزدیکتر می کند و این ویژگی مهم نقطه آغازی است که می تواند منشأ تحوّلی در آیندهی فقاهت شیعی بوده، نفوذ و رسوخ قرآن در این عرصه را نیز به همراه داشته باشد.
دوم: بیان اسرار الهی در قالب نکات و لطایف بدیع
از نشانه های بارز این تفسیر گشودن ابواب سپهر معارف و اسرار الهی است، که در قالب نکات و لطایف بدیع آورده شده است که از مهمترین ذخایر قرآنی اشتمال آن بر بطون معانی و خبایای نهایی است که طبق آن روایت معروف بر چهار مرحله وصف شده که البته هر یک از مراحل آن مواقف عدیده ای دارد «کتاب الله علی أربعة أشیاء: علی العبارة والاشارة واللطائف والحقائق…» این کتاب نیز با تأسّی به این سخن معصوم (علیه السلام) سه مرحله ظاهر دارد و تنها مرحله چهارم آن که مختص به انبیا و صاحبان اوّلی دفتر تشریع است به حضرات اقدس آنها احاله شده و سایر موارد نیز از بهره گیری کلمات همواره بدیع آنان به رشته تحریر در آمده است.
یکی از جلوه های زیبای گذر و تحوّل زمان شفاف کردن وقایع پیشین است. المیزان صامت گرچه به نوبه خود بسیاری از حقایق را آشکار ساخته و بر مشکلات فراوان علمی فائق آمده امّا به اقتضای محدودی که دارد، پاسخ به تمامی شبهات بعد از خود را به صورت بالفعل و گویا ندارد و این المیزان ناطق است که می تواند با فراهم آوردن زمینه ها و شکوفا کردن آن، وی را استنطاق کند و آن را به سخن وا دارد تا از حق خود دفاع کرده و اسرار درون را ظاهر نماید و بر اوهام باطل بشورد. مؤلّف معظّم این کتاب که تألیف نانوشته دیگری از آن علاّمه کبیر است به خوبی توانسته این رسالت را به پایان ببرد و سخنگوی آن باشد و این نوشته شاهد این مدعاست.
سوم: تبیین مشرب های مختلف تفسیری
با مروری بر تفاسیر و تاریخ آن، این واقعیّت آشکار می شود که هر مفسری با ارائه مشرب خاص به آستان قرآن می رود و مطابق ظرف خود از آن طرف می بندد؛ اگر کاسه اندیشه با کجی و اعوجاج همراه باشد، گرچه قرآن خود صراط مستقیم است، لیکن نصیب او جز کجی و اَمْت نخواهد بود (یبغونها عوجاً…) و اگر وعاء اندیشه مستقیم باشد، استقامت فکری و عقیدتی ارمغان آن مفسّر خواهد بود. امتیاز و تفکیک این دو واقعیّت هنگامی میسور است که اندیشه غیر مستقیم شناسایی شود تا انحرافِ برداشت آن از قرآن نیز معلوم گردد.
از خصایص زنده تفسیر دهاق تسنیم تبیین مشرب های مختلف تفسیری اعمّ از کلامی، حکمی و عرفانی و نظایر آن است که با برشماری نقص های جدّی برخی از آنها، راه صحیح و مَسلک مستقیم فکری عرضه می شود تا در سایه آن، برداشتِ مستقیم قرآنی نیز عائد گردد. البته این معنا در تفسیر دهاق تسنیم تنها برای خواصّ اهل نظر و اوحدی اهل بصر روشن می شود.
چهارم: تبیین جایگاه قرآن و روایات
از نکات برجسته این تفسیر تبیین جایگاه هر یک از ثَقَل اکبر(قرآن) و ثَقَل اصغر(روایات) و نحوه ارتباط آن دو با یکدیگر در تفسیر قرآن است؛ مسلکی که در نوع تفاسیر شیعی از این منظر به آن پرداخته نشده است.
استاد مفسّر معتقد است هر یک از ثقلین به نوبه خود کامل است؛ نه در قرآن نقصی است و نه در عترت منقصتی، بلکه هر یک به نوبه خود تامّ و صادق و مصدّق دیگری است؛ زیرا هر دو از یک حقیقت جوشیده و از منبع فیض الهی تراوش کرده است. بنابراین، توجه به هر کدام دیگری را به همراه دارد و بی عنایت به یکی هجر آن دیگر را به دنبال می آورد. لیکن این بدان معنا نیست که عترت نقص قرآن و یا قرآن قصور عترت را ترمیم می کند.
از این رو هماهنگی کامل و تصدیق و تأیید متقابل در ثقلین مشهود است. بایستی قرآن را که تبیان هر چیزی است ابتدا با قطع نظر از هر کلام دیگر حتی روایات بازیابی کرد و همه قرآن را در یک آیه خاص دید و آنگاه تفسیر قرآنی محض عرضه شود. البته در این مرحله به هیچ وجه برای عقیده، اخلاق، احکام، حجّت نخواهد بود؛ زیرا تا عترت و عقل ضمیمه قرآن نگردد، نصاب حجیّت دینی کامل نمی شود.
بر این اساس، در این کتاب قبل از توجه به هر علمی و کلامی حتی سخن معصوم (علیه السلام) مستقیماً تنها به آیات الهی نگریسته می شود تا تفسیر قرآن به قرآن محقّق گردد. سپس به کلام عترت و روایات ائمه (علیهم السلام) مستقلا ً در کنار آیات توجّه می شود تا اوّلا ً هم در فهم معنای تفسیری، مفسّر راسختر بیاندیشد و هم هماهنگی و تصدیق دو جانبه را احساس کند. نه آنگونه که روایات تحمیل بر آیات شود و ضمن محدود کردن مفاهیم قرآنی راه را اندیشه ببندد.
لذا بخش قابل توجّهی از روایات که در جهت تعیین مصداق و جری و تطبیق صادر شده است، نباید فکر مفسّر را به خود در پیچد و از کاوش در مفاهیم بلند آن باز بماند. این شیوه تفسیری ضمن تثبیت پایگاه اوّل معرفتی دینی و ثقل اکبر، یعنی قرآنْ پاسخ صحیح به آن دسته از روایاتی است که حجیّت روایات را در گرو عدم مباینت با قرآن دانسته و عرضه روایات به قرآن را بدین منظور توصیه می کند.
از این رهگذر در ذیل مباحث روایی برای ارایه آمیختگی و امتزاج اندیشه قرآنی و روایی مباحث ارزشمندی با عنوان «اشاره» به قلم حضرت استاد (دام ظله) نگارش شده که بر غنای این تفسیر نیز افزوده است. بدیهی است آنچه در پایانْ ملاک اعتقاد و عمل قرار می گیرد پیام هماهنگِ حقایق قرآنی با معارف روایی و براهین عقلی است که اینْ محصول جدایی ناپذیری ثقل اکبر و اصغر است که در حدیث شریف ثقلین آمده و تفصیل این قصّه در مقدّمه وزین مؤلّف حکیم بر این کتاب در پیش روی خواننده است و همچنین در مباحث علوم قرآنی تبیین شده است.
مناسب است در همین گذر اضافه شود که یکی از امتیازات بارز این کتاب اجتماع و طایفه بندی تقریباً همه روایاتی است که در معنا و فهم آیه مورد بحث کمک می کند و می تواند در جهت بر افروختن و گداختن موضوع آیه هدایتی باشد و این امتیاز و برتری، حتی بر تفاسیر روایی، از نظر اهل نظر دور نیست.
پنجم: روش اخلاقی طرح مباحث
از برجستگی های آموزنده این تفسیر روش اخلاقی طرح مباحث آن است. بدون شک از نکات مهم قرآنی، ظهور ادب و اخلاق الهی است که در کلام و گفتار او تجلّی کرده و قرآن از این رهگذر مأدبه و جایگاه ادب است. از این رو از آنجا که ادب کلام، نمایانگر ادب و اخلاق متکلّم است، استاد فرزانه نیز با تخلّق به اخلاق قرآن اثر گرانسنگ خود تفسیر «دهاق تسنیم» را مظهر ادب قرآنی قرار داده و با آهنگ ادبی و نزاهتی آن در همه زمینه ها سخن گفته و قلم زده است.
لذا به رغم تعرّض صریح به مشرب ها، اقوال و اندیشه های مختلف عرضه شده و نفی و طرد برخی از آنها با رعایت حریم علم و حرمت عالم حرکت کرده که این خود نمونه ای بارز از تفسیر عملی قرآن است و برای رهپویان و قرآن پژوهان قطعاً نمونه رفتاری بسیار مناسبی خواهد بود.
ششم: اتقان علمی مباحث و پاسخگویی به شبهات
از جمله امتیازات شایسته این تفسیر آن است که گرچه این کتاب محصول تراوشات اندیشه بلند و افکار ناب مؤلّف حکیم آن است، لیکن از این جهت که غالب مباحث آن در حوزه های درسی و در جمع وسیعی از فضلای سخت کوش حوزه بوده از اتقان علمی ویژه برخوردار و قابلیّت های فراوانی را در خود فراهم آورده تا بتواند پاسخگوی نظرات، شبهات و سوالات مختلف باشد.
از سوی دیگر نیز جمع خاصی از حاضران درس استاد و محقّقان ارزشمند با تلاش علمی جدّی خود همه مباحث آن را مورد مداقّه ویژه قرار داده و با حضور در جلسات خصوصی متعدّد در محضر استاد (دام ظله) هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختار ظاهر، غالب مسیرهای قرآنی و تفسیری را پیموده اند. لذا این اثر از این نظر به نوبه خود در خور توجه شایان است و خوانندگان گرانقدر باید با نگرش عمیق به آن نگریسته، با تأمّل در الفاظ، مفاهیم و جملات آن در فراگیری و استفاده از آن بکوشند.
هفتم: استفاده از واژگان فارسی روان با مضامین والای تفسیری
ویژگی های دیگر این تفسیر قویم در این مقالت مجمل نمی گنجد. تنها ذهن وقّاد و ژرف نگر است که با غواصّی در بحر معارف آن، مرجان جان و لولؤ دل می یابد؛ امّا به عنوان تذکر چند مورد را یادآوری می کند:
این کتاب واجد دو خصیصه ارزشمند در صنعت تدوین است. اول این که متن این کتاب به رغم اتقان و استحکام مطالب سعی شده به زبان فارسی روان با واژگان آشنا نگاشته شود تا زمینه بهره وری بیشتر از آن فراهم آید. دوم این که عبارات، معانی و مضامین آن از ثقل و وزانت خاصّی برخوردار است. بنابراین، نه سادگی و روان بودن عبارت موجب آن می شود که گمان شود این کتاب در سطح ابتدایی یا متوسط نگارش یافته و نه صلابت و برهانی بودن محتوا موجب این توهّم می گردد که سنگینی مطلب مانع از دستیابی به مضامین والای تفسیری آن است.
هشتم: توجه به جایگاه علمی و عملی آیات
در این تفسیر سیره بر آن است که برای هر یک از آیات قرآنی، فصل جدایی از بحث تدوین شود تا هم جایگاه علمی و عملی آن آیه در قرآن امتیاز یابد و هم سهولت دسترسی به مضمون آیه خاص امکان پذیر باشد. البته در مواردی که پیوستگی دو یا چند آیه مانع تفکیک باشد، آیات مزبور با هم ذکر و تفسیر می شود.
نهم: بیان نکات ضروری و راهگشا
گرچه بحث های دامنه دار ادبی و لغوی، منشأ نکات بدیع و مبدأ لطایف دلپذیری است، لیکن شرح و بسط وسیع آن خارج از طور بحث بوده و جز حدّ لازم و ضروری که راهگشا بوده، از آن احتراز شده است.
دهم: گزیده تفسیر به جای ترجمه
قرآن که مشتمل بر الفاظ پر مغز و عبارات سراسر نغز است، هر یک از کلمات و جملات آن حامل بار معنوی فراوان و هر یک از آیات آن حاوی توان های وافر معرفتی است و چه بسیار است واژگان قرآنی که در هیچ یک از فرهنگ های رایج جهان معادل ندارد و حتی زبان فارسی که نزدیکی فراوانی نسبت به فرهنگ عربی دارد نیز قدرت معادل سازی برای واژگان قرآنی ندارد. از این جهت بود که استاد مفسّر (دام ظله) «گزیده تفسیر» را به جای ترجمه انتخاب فرموده که قبل از تفسیر آیه، خلاصه مباحث تفسیری به صورت فشرده فراهم آمده و نشانه جهت گیری و ساختار تفسیری تفسیر و اندیشه آن مفسّر است.
منبع