حسین جابری انصاری متولد ۱۳۴۸ تهران است. کارشناس روابط سیاسی و دیپلماتیک و کارشناسی ارشد روابط بین الملل دارد. مدیرکل خاورمیانه عربی و شمال آفریقا وزارت امور خارجه، سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای وزارت خارجه بوده است.
معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه، دستیاری ارشد وزیر خارجه در امور ویژه سیاسی و مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات صلح آستانه، معاونت کنسولی، مجلس و ایرانیان وزارت خارجه را هم در کارنامه حرفهای خود دارد. رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در لیبی و سفیر غیر مقیم ایران در چاد نیز بوده است.
نویسنده و راوی کتابهای ترنج و زیتون: تأملاتی درباره جنگ غزه، فلسطین و اسرائیل (ایران: ۱۴۰۲)، گذشت روزگار: خاطرات و تأملات زندگی و خدمت در وزارت امور خارجه (در شرف انتشار) و مترجم کتابهای در خیمه قذافی: روایت دوستان سرهنگ از رازهای دوران او (اطلاعات، چ دوم: ۱۴۰۳)، روایت گمشده: خاطرات و تأملات فاروق الشرع (ایران، چ دوم: ۱۴۰۱) ، اخگر به گریبان: خاطرات و تأملات استاد منیر شفیق (ایران، چ دوم: ۱۴۰۳) و پیوسته بی قرار: خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی؛ هم بوده است.
بخش نخست گفت و گو با وی در ادامه میآید:
ایرنا: آقای جابری انصاری را همه بهعنوان یک دیپلمات میشناسند. چه شد که از رسانهای مثل ایرنا سر درآوردید؟
جابری انصاری: به عقیده من، دنیای رسانه و دنیای دیپلماسی، فاصله چندانی با هم ندارند. حداقل در مورد خبرگزاری جمهوری اسلامی، همه میدانیم اساسا هستههای نخستین خبرگزاری پارس که پس از پیروزی انقلاب به خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) تغییر نام داد، سال ۱۳۱۳ هجری شمسی در وزارت امور خارجه شکل گرفت. اکنون در آستانه برگزاری نودمین سالگرد تاسیس این خبرگزاری هستیم.
در دنیا هم بین ساحتهای مختلف سیاست و حاکمیت و رسانه، ارتباطهایی وجود دارد. درههای عمیقی که شاید ما در ذهن خود تصور میکنیم، بین این ساحتهای سه گانه وجود ندارد. با وجود اینها، از یک زاویه، سوال شما نیاز به پاسخ دادن دارد. از این جهت که در طول سه دهه گذشته من در وزارت امور خارجه کار کردهام، هر چند دورهای هم مسئولیت مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای این وزارتخانه و سخنگویی آن را برعهده داشتم.
اما ارتباط من با رسانه و با دنیای مطبوعات و رسانهها، ارتباط جدیدی نیست بلکه بسیار قدیمی است. من از وقتی که خودم را شناختم، همیشه یک روزنامهخوان حرفهای و یک مجلهخوان حرفهای بودم و ارتباط مستحکمی همواره در داخل و خارج از کشور با دنیای رسانه و با رسانهها و مطبوعات مختلف داشته ام.
حالا با مدیرعاملی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی، یک فرصت نقش آفرینی مستقیم مدیریتی در عرصه رسانه برای من فراهم شده است. همانطور که میدانید، ریاست مجمع عمومی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی برعهده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ایشان برای تحقق دو ماموریت مهم که در شرایط کنونی در عرصه داخلی و خارجی بر عهده ایرنا است، به دنبال مدیر مناسبی بودند و تشخیص شان این بود که این کار از عهده من بر خواهد آمد.
ماموریت اساسی یا هدفگیری داخلی خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان خبرگزاری ملی ایران در این دوره، فعالیت در تراز ملی و بهعنوان یک خبرگزاری با نگاه فراگیر و با رویکرد ملی ذیل گفتمان و برنامه دولت وفاق ملی است. ماموریت آن در عرصه خارجی نیز برخوردار کردن ایران از فرصت رسانهای برای تاثیرگذاری در محیط پیرامونی خارج از کشور است. با این دو هدفگیری، جناب آقای دکتر سیدعباس صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت ایرنا را پیشنهاد دادند و پاسخ من هم این بود که پذیرش مسئولیتها برای من همیشه یک ملاک داشته است که آیا امکان خدمت و مفید بودن را دارم یا ندارم؟! به همین دلیل، از ایشان چند روزی اجازه خواستم تا در این زمینه تاملی کنم و پاسخ بدهم. چند روزی فکر کردم و واقعا بین خودم و خدای خودم به این جمعبندی رسیدم که این دو ماموریت، هر دو ماموریتهای مهمی است.
فکر کردم با توجه به مجموعه شناختی که از مسائل ملی وبین المللی ایران، مسائل داخلی و خارجی کشور دارم و نیز اشرافی که به مسائل رسانهای و نوع مسائل، آسیبها، چالشها و فرصتهایی که در داخل و خارج از کشور وجود دارد، همه اینها بستری برای انجام نوعی از خدمت خواهد بود. با این نگاه، مسئولیت را پذیرفتم و امیدوار هستم در این فرصت – که از دید من، پرانتز کوتاهی خواهد بود چرا که همه فرصتهای مسئولیت، پرانتزهای کوتاه و همچون ابر گذرا در زندگی انسان هستند-، این توفیق را داشته باشم که در زمینه تحقق هر هدف گامهایی بردارم.
در عرصه داخلی کشور، فضایی را فراهم کنم که خبرگزاری جمهوری اسلامی بهعنوان خبرگزاری ملی بتواند نقش آفرینی کند، پل پیوند دهنده بین دولت و ملت و تاثیرگذار باشد و بطور نسبی مرجعیت پیدا کند و درعرصه خارج از کشور نیز درجهای از تاثیرگذاری و نقش آفرینی مثبت را بهویژه در محیط بلافصل پیرامونی ایران، محیط تنفس اصلی شرقی ایران، ایران تاریخی و ایران زمین و محیط غربی ایران و جنوب آن که باز جزء دیگری از تاریخ این منطقه و تاریخ کشور است، داشته باشد و خبرگزاری بتواند به جلو حرکت کند. من امیدوارم در همه این زمینهها بتوانیم گامهای موفقی در این دوره برداریم.
از ایرنا جدا نبودم
با این نگاه، قبل از اینکه به ایرنا بیایید، تصورتان از آن چه بود؟
بطور طبیعی، خیلی در جریان جزئیات مسائل ایرنا نبودم چون بر این موضوع تمرکز نداشتم اما جدا از ایرنا هم نبودم. من در دورههای مختلف از ایرنا دیدن کردهام، با همکاران و مدیران مختلف آن ارتباط داشتهام و با خبرنگاران ایرنا سالهاست که ارتباط و رفتوآمد دارم. البته، بیشتر سوژه خبرنگاران و خبرگزاری بودهام اما امروز در موقعیتی قرار گرفتهام که خودم باید دنبال پیدا کردن سوژهها و مسائل دیگر باشم.
در پاسخی روشنتر، باید عرض کنم تصور دقیقی از جزئیات مسائل ایرنا نداشتم اما به دلیل شناختم از مسائل کلان مدیریتی و مسائل کلان مرتبط با حوزه رسانه و فعالیت رسانه در ایران، برداشتهایی که داشتم، با آنچه در عمل و از نزدیک در ایرنا دیدم، فاصله فاحشی ندارد. در واقع، برداشتهای کلان من از وضعیت رسانهای و شرایط خبرگزاری جمهوری اسلامی بهعنوان یکی از رسانههای فعال و درجه یک در ایران با آنچه از نزدیک میبینم، فاصله چندانی ندارد. اما طبیعتا از همه جزئیات آن آنطور که اکنون اطلاع دارم، با خبر نبودم.
فراخوان برای بررسی مسائل
حالا که با واقعیت روبرو شدهاید، چه برداشت و نگاهی نسبت به ایرنا دارید؟
کاری که کردم، از همان روز اولی که وارد خبرگزاری شدم، نگاهم نگاه مسئلهمحور برای بررسی نظام مسائل خبرگزاری بود. به همین دلیل، یک فراخوان عمومی به همه همکاران شاغل و بازنشسته دادم و در حدی که امکان رسیدن صدای ما بود، از طریق سیستمها و سامانههای رسمی خودمان و سامانههای غیر رسمی، آن را منتشر کردم.
تعداد قابل توجهی از همکاران شاغل و بازنشسته، برخی از رسانهایها و بعضی افراد فعال در حوزههای مختلف هم به اعتبار رفاقت یا دوستی و آشنایی که با من داشتند، به این فراخوان پاسخ دادند. به این ترتیب، نخستین کاری که از همان هفتههای اول حضور در ایرنا کردم، بررسی مسائل آن بهمعنای مشکلات، مسئلهها و شناختن گرههایی بود که باید گشوده شود. در نتیجه آن، نظام مسائل ایرنا شکل گرفت و براساس آن تلاش کردیم یک سند تحولی داشته باشیم به این معنا که تیری در تاریکی رها نکنیم و علاوه بر آن دو هدفگیری اساسی که ماموریت اساسی من در خبرگزاری جمهوری اسلامی است، قابی در قالب برنامه تحول داشته باشیم تا من، همه مدیران ارشد و همه همکاران خوبم در خبرگزاری در قالب این برنامه و سند حرکت کنیم.
نگاه مدیریتی که من همواره داشتهام این است که مدیریت درست، میبایست ترکیبی از تداوم و تحول باشد. اگر تداوم را نداشته باشیم، به این معنی است که میخواهیم همه چیز را از نقطه صفر آغاز کنیم. بنابراین، هیچوقت امکان تراکم تجربهها و استفاده از تلاشهای گذشتگان بهخوبی فراهم نمیشود، چون هر کسی فکر میکند همه چیز را خودش باید آغاز کند. به همین دلیل، قطعا در مدیریت، آن هم مدیریت مبتنی بر عقلانیت و هدفمندی درست، میبایست تداوم بخشی از کار ما باشد. اما به همان میزان که تداوم مهم است، تحول هم مهم است و بلکه ضروریتر است چون بر بستر تحولات زمانه و مجموعه تحولات آفاقی و انفسی که اتفاق میافتد، چارهای جز تحول وجود ندارد.
اگر تحول در دستور کار مدیریت خبرگزاری جمهوری اسلامی یا هر رسانه و مسئولیت مدیریتی دیگری نباشد، عملا لنگش دیگر و چالش بزرگ و اساسی دیگری ایجاد خواهد شد. بنابراین، نگاهم این است که به نوعی رویکرد ترکیبی میان تداوم و تحول نیاز داریم. با نگاه تداوم، همه کارهای قبلیها را هم از زاویه مسائل و مشکلاتی که داشتند و هم از زاویه دستاوردهایی که کسب کردند، بررسی میکنیم. معتقدم دستاوردها را باید حفظ، تثبیت و تقویت کنیم، تعمیق ببخشیم و پیش ببریم و آسیبها، مشکلات و چالشها را مهار و مدیریت کنیم و تخفیف و کاهش دهیم تا بتوانیم آنها را از جلوی مسیر خبرگزاری کنار بگذاریم.
در کنار این نگاه به مساله تداوم، مساله تحول را داریم به این معنا که باید سمت و سوی مشخص و آینده نگرانه ای داشته باشیم و بدانیم به کدام سمت میخواهیم حرکت کنیم؟ بر بستر شناخت گذشته خبرگزاری، وضعیت اکنون خبرگزاری و هدفگیریهای کلانی که افق پیش روی ما خواهد بود، چشم انداز آینده خبرگزاری، ترکیبی از تداوم و تحول به عنوان مبنای کار ما در خبرگزاری خواهد بود.
بر این اساس، آخرین سندی که در خبرگزاری بهعنوان سند راهبردی بوده و سال ۱۳۹۶ در دوره آقای دکتر سیدضیاء هاشمی مدتها روی آن وقت گذاشته و نهایی شده است، مبنا قرار دادیم و سعی کردیم هم از آن تجربه گذشته بهره بگیریم و هم آخرین سند را روزآمد کنیم. اکنون سند راهبردی ما براساس مجموعه تجارب گذشته، وضعیت اکنون و نگاه به آینده که در تدارکش هستیم، مراحل خود را طی میکند و در حلقههای فکری و مدیریتی در حال بررسی است. امیدوار هستیم بتوانیم پیش نویس آن را در رویداد بزرگداشت ۹۰ سالگی ایرنا به شرکت کنندگان در همایش ارائه کنیم تا آخرین چکشها را هم بخورد.
پس از درنظرگرفتن آخرین ملاحظهها و نکتههای احتمالی، این سند به عنوان سند عقل جمعی ایرنا با استفاده از تجربه گذشته، نگاه به وضعیت کنونی و چشم اندازی به سوی افقها و تحولات جدید نهایی خواهد شد تا بتوانیم با اجرای آن، انشاءالله یک دوره مدیریتی ثمربخش و هدفمند و منتج به نتیجه را با همکاری همه همکاران خوب ایرنا داشته باشیم.
حرکت اصولی به سمت خبرنگار محوری
علاوه بر سند تحول مورد اشاره، چه اقدامات دیگری را تاکنون در ایرنا انجام دادهاید؟
فکر میکنم یکی از نیازهای اساسی ذیل آنچه گفتیم، این است که نگاه فراگیری به مجموعه مسائل حوزههای مختلف ایرنا داشته باشیم. یکی از درسهایی که از مجموعه تجربههای گذشتهام در مسئولیتهای کارشناسی و مدیریتی مختلف آموختهام و تجربه چهار ماه و نیم اخیر در ایرنا هم به من نشان داده، این است که حتی یک روز را برای این کار از دست ندهم. به همین دلیل، از همان روز اول از طریق ارتباط شفاهی و چهره به چهره با همکاران و مدیران ایرنا کار را شروع کردم. بعد از طریق فراخوان، تعداد زیادی از نظرها، مکتوبها و پیشنهادها را دریافت کردم و در نشست و برخاست ها، گعدههای قابل توجه طولانیمدت با مدیران دورههای مختلف خبرگزاری جمهوری اسلامی، جلسات گوناگون با برخی از اهالی رسانه و روزنامه نگاران شناخته شده کشور و همینطور تیم مدیریتی و مجموعه همکاران در ایرنا در واقع عملا حتی یک روز را از دست ندادم.
از این تجربه، یکی از درسهای بزرگی که در نوع نگاه مسئله شناسانهام آموختم، این است که مسائل مدیریتی در ایرنا و غیر ایرنا، قابل تفکیک نیست. یعنی اینطور نیست که بگوییم چون خبرگزاری کار اصلیاش تولید خبر است، ما به عنوان مدیر عالی ایرنا فقط بر خبر متمرکز شویم. این در ذهن، پاسخگوست و ایده خوبی هم هست. چون معمولا کارهای غیر خبر، کارهای مرتبط با نیروی انسانی، کارهای مرتبط با مسائل ساختاری و سازمانی، کلافهایی تودرتو است، پیچیدگیهای بسیاری دارد، بسیار زمانبر است، بودجههای قابل توجهی میخواهد و در شرایط فعلی ایران و با بحران مالی که وجود دارد، شاید بسیاری از افقها عملا بسته باشد.
راه حل ساده این است که فکر کنیم که یک قرنطینه ذهنی میسازیم، بخشی از مسائل ایرنا را کنار میگذاریم و به عنوان مدیر ارشد سازمان میگوییم اینها در اولویت یک نیست. آنها را در قرنطینه قرار میدهیم و میگوییم مدیران بعد از مدیرعامل تلاش کنند هر کاری میتوانند در این زمینه انجام دهند. من بهعنوان مدیرعامل فقط بر حوزه خبر تمرکز میکنم. از نظر من، همین مسئله تاکنون باعث یکی از آسیبهای اساسی و کلان خبرگزاری جمهوری اسلامی شده است، به این معنا که در طول ۲۰ – ۳۰ سال گذشته، بسیاری از مدیرانی که آمدند، با همین نگاه که مسئله فوری و فوتی ما، خبر است و خبر هم مماس با عرصه سیاست و دولتهایی است که میآیند و میروند، پس باید فوریت خبرمان را حل کنیم. بنابراین، طبعا با نیت خوب همواره تلاش شده است که حوزه خبر سامان داده شود اما در کنار آن، حالت رها شدگی، ول شدگی شبه مطلق در حوزههای دیگر بهویژه حوزه نیروی انسانی، مسائل نیروی انسانی و مسائل سازمانی و ساختاری را تقریبا در ربع قرن گذشته داشتهایم.
نیاز فوری ناشی از موج حوادث کشور و تحولات آن، مدیران ایرنا را همیشه به عرصه خبر میبرده است و اینکه باید اولویت خبر را سامان دهند. یکی از مهمترین کارهایی که من انجام میدهم و حالا عملا به آزمون گذاشته خواهد شد، این است که معتقدم اینها قابل تفکیک از یکدیگر نیست. تراکم مسائل نیروی انسانی و مسائل ساختاری و سازمان در خبرگزاری جمهوری اسلامی به درجهای و در حدی عمیق است که امکان انجام برنامه تحولی حتی در حوزه خبر وجود ندارد چون شما نمیتوانید مسائل دیگر را کنار بگذارید و بگویید من فقط به مسائل حوزه خبر رسیدگی میکنم. عملا چنین راهی گشوده نیست. اتفاقی هم که افتاده، این است که آنقدر با همین نوع نگاه، مسائل نیروی انسانی و مسائل سازمان، متراکم و انباشته شده که اکنون با انبوهی از مشکلات و بحرانها در همه حوزهها مواجه هستید.
اینکه با کدام نیرو قرار است حوزه خبر متحول شود؟ یک مساله اساسی است. شما در این حوزه، با انسان طرف هستید و نمی توان مسائل آن را فقط به صورت ذهنی حل کرد. بخش مهمی از کار رسانه و بخش اساسی و بنیادین و هسته مرکزی آن، خبرنگار است. در این راستا، یکی از نگاههای مدیریتی ما این است که هر چه بیشتر به سمت خبرنگارمحوری برویم.
تلاش برای بازگرداندن امید به نیروی انسانی سازمان
پس خبرنگار محوری از اولویتهای شماست؟
معتقدم بخش اساسی از برنامه و موفقیت سازمانهای رسانهای مهم و موفق دنیا ناشی از تمرکز بر خبرنگارمحوری بوده است. اما، آیا میشود رسانهای را با برنامه خبرنگار محوری پیش برد و مسائل نیروی انسانی و مسائل سازمان را در حالت شبه رهاشدگی مطلق، ول کرد؟! به دلیل تجربه حدود ربع قرن گذشته که اتفاق افتاده، چنین امری اصلا شدنی نیست. به همین خاطر، اولین کارم این است که امید را دوباره به نیروی انسانی سازمان برگردانم. این را وظیفه و مسئولیت فوری و فوتی خودم میدانم. احساس میکنم همکاران ما در سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی در طول دورههای گذشته در یک حالت له شدگی و رها شدگی قرار گرفتهاند.
همانطور که قبلا عرض کردم بلاتردید، نیتها همیشه خوب بوده است. همه مدیرانی که آمدهاند، نیت شان خوب بوده و ما اگر چیزی بلد هستیم یا کاری میخواهیم انجام دهیم، آموختههایی از آنهاست. ما براساس تجربههای همکاران قبلیمان و با کمال احترام به آنها رفتار خواهیم کرد. آنها همه عزیزان ما هستند که تلاشهای بسیار مهمی را انجام دادند و هدفگیریهای خیلی مهمی هم داشتند.
اما به اعتقاد من، یکی از آسیبها این بوده که نیروی انسانی و مسائل سازمان تقریبا رها شده است. به همین دلیل، فوری ترین برنامه تحول ما، توجه به حوزه نیروی انسانی، توجه به نیازهای ضروری نیروی انسانی و توجه به رفاهیات، امکانات، تسهیلات، پرداختیها یا بهتعبیری از زاویه خبرنگاران و همکاران ما، دریافتیها است. و نیز، توجه به برخی مسائل حل نشده تاریخی نیروی انسانی سازمان از جمله به رسمیت شناختن خبرنگاری در ایرنا همچون سایر رسانهها در زمره مشاغل سخت و زیان آور، مسائل بیمهها و مسائلی از این گونه است.
این بخشی از اولویتهای ما است اما این نگاه به هیچ وجه به معنای آن نیست که مسئله خبر را رها کردهایم. من معتقد هستم بایستی به موازات هم، برنامههای تحولی در همه حوزههای سازمان پیش برود. تنها نکتهای که میخواهم تاکید کنم و تکرار میکنم و زیرش خط میکشم، همین است. سوء برداشت، سوء فهم یا سوء تفاهم از گفتههای من ایجاد نشود.
سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی برای اینکه به حرکت درآید و به یک رسانه موفقتر و موثرتر در داخل و خارج ایران با مرجعیت نسبی برگردد و ما خبرگزاری احیا شده جدید را دوباره داشته باشیم، باید مسائل کلان آن را حل کنیم و این مسائل از هم قابل تفکیک نیست. به همین دلیل، به موازات هم، برنامههای تحولی در حوزههای مختلف باید پیش برود. بیتردید، یک حوزه، حوزه نیروی انسانی و مسائل نیروی انسانی است. به موازات آن، در حوزه فنی و در حوزه خبر هم باید تحولهایی پیگیری شود.
در حوزه فنی به دنبال هوشمندسازی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی هستیم. یکی از مشاوران مدیرعامل مسئولیت این کار را برعهده گرفته است. از روزهای اولی که آمدم، یک کلان پروژه در خبرگزاری برای حرکت به سمت هوشمندسازی سازمان در دستور پیگیری و بررسی است. این کار در حوزه فنی است و یک تحول بنیادین و اساسی خواهد بود.
در حوزه نیروی انسانی هم همانطور که عرض کردم، بحث دریافتیها، پرداختیها و مسائل معوقه را دنبال خواهیم کرد. مثلا در حوزه مساله مشاغل سخت، به دنبال راه حلهای عادی و روتین نیستیم بلکه به دنبال راه حلهای ابتکاری هستیم. اینکه آیا میتوان از مکانیزمها و سازوکارهای اداری و استخدامی کشور برای تعریفهای جدید استفاده کرد؟ در حقیقت، نیروهای سازمان تعریف جدیدی شوند و توافق با جهات ذیربط انجام شود تا تحول بنیادینی در ارتباط با این مسئله اتفاق بیفتد. من نمیخواهم این موضوع را بیشتر باز کنم چون این طرح در حال بررسی و آماده شدن است. این موضوع باید از طریق مراجع ذیربط اداری و استخدامی کشور و نهادهای مرتبط پیگیری شود.
در حوزه مسائل بیمهای و مسائل معوقه همکاران نیز پروژههای ابتکاری در دست بررسی، تدوین و پیگیری است. در همه این عرصهها، تلاش خواهیم کرد که تحولهای مثبتی داشته باشیم.
ایرنا روابط عمومی نیست
در حوزه خبر چه خواهید کرد؟
در حوزه خبر اقدام مهمی که انجام میدهیم یک پوست اندازی اساسی در کار خبرگزاری است. خبرگزاری بههیچ وجه یک نهاد روابط عمومی نیست. بارها و بارها در این چهارماه و نیم در تمام جلسهها و ملاقاتهایم در درون و بیرون از سازمان و در همه استانها – که تا کنون به ده استان سفر کردهام و با مقامهای مختلف کشور در مرکز و در استانها دیدار کردهام-، و در میان همکاران خودم، این موضوع را تکرار کردهام که خبرگزاری جمهوری اسلامی نباید نهاد روابط عمومی باشد.
روابط عمومی مسئله بسیار مهمی است اما همه نهادها، همه ارگانها، همه موسسهها و همه وزارتخانهها، روابط عمومی دارند. دوستان باکفایتی هم در این روابط عمومیها کار میکنند. بسیاری از آنها هم از روزنامه نگاران سابقهدار هستند. تکنیکهای خبری و رسانهای را هم مسلط هستند اما ماموریت روابط عمومی خود را انجام میدهند.
خبرگزاری باید یک رسانه حرفهای باشد، یعنی در کنار نگاه ملی و رویکرد ملی، رویکرد بنیادین خبرگزاری در حوزه خبری باید این باشد که یک رسانه حرفهای باشد.
تبلیغ مستقیم کار رسانه نیست
منظورتان از رسانه حرفهای چیست؟
رسانه حرفهای یعنی اینکه همه مقتضیات یک رسانه را داشته باشد و رعایت کند. مقتضیات رسانه با مقتضیات روابط عمومی تفاوت میکند. ایرنا باید یک رسانه موفق باشد.
یکی از آسیبهای بزرگ ما در حوزه کلان رسانهای کشور، نه فقط خبرگزاری جمهوری اسلامی، این است که بیشتر از رسانه، جنس تبلیغ مستقیم را طلب میکنیم. نتیجه ای را هم که همه میخواهیم، رسانه ما مرجع و موثر باشد. همه در این زمینه اجماع دارند. همه مقامهای کشور و همه شخصیتها میگویند چرا مرجعیت رسانههای داخلی ضعیف شده است؟!. باید مرجعیت آنها اعاده شود و قوت پیدا کند. در این اجماع است اما وقتی به تعریف سازوکارها، روشها و هدفگیریهایی که باید به این نقطه برسیم، میرسیم، تفاوتها خودش را نشان میدهد.
توقع بسیاری افراد از رسانه این است که تبلیغ مستقیم کند. تبلیغ مستقیم یعنی اینکه بگوییم ما خوب هستیم. وقتی رسانهای فقط و دائم میخواهد تکرار کند ما خوب هستیم، از دید مخاطبی که مهمترین عنصر تاثیرگذاری یک رسانه است، مسئله ایجاد میشود.
قبل از هر چیز همواره باید بدانیم یک رسانه بدون مخاطب، رسانه نیست. چنین رسانهای، بین خودش و گرد خودش میچرخد. گفتوگوی درونی دارد و فقط با خودش حرف میزند. رسانه وقتی رسانه است که مخاطب قابل توجهی داشته باشد و بتواند روی مخاطبش تاثیر بگذارد.
وقتی شما دائما از رسانه طلب میکنید که بگوید ما خوب هستیم، روی مخاطب دو اثر خواهد داشت. اثر اول، ملالآوری این مسئله است. مخاطب به مرور زده میشود. میگوید من خسته شدهام. شما چقدر میگویید من خوب هستم؟! بنابراین، تاثیرگذاری پیام و رسانه را بطور جدی تضعیف میکند. اثر دومی که خواهد داشت، تطبیق واقعیت با این تصویر است. اگر شما ۲۴ ساعته بگویید ما خوب هستیم و مردم در واقعیت زندگی خودشان مسائل دیگری ببینند، آیا خواهند پذیرفت که مخاطب شما باشند و برنامههای شما را دنبال کنند و از شما تاثیر بپذیرند؟!
معتقدم با چنین نگاهی، ما عملا خودمان را خلع ید میکنیم و ارتباطمان را با جامعه مخاطبانمان از دست میدهیم. بنابراین، یک تحول بنیادین که به اعتقاد من باید در کل فضای رسانهای کشور اتفاق بیفتد و ما تلاش میکنیم در خبرگزاری جمهوری اسلامی پیشتاز این تحول و حرکت باشیم، این است که هر چه بیشتر از تبلیغ مستقیم فاصله بگیریم چون در علم ارتباطات، حتی علم ارتباطات سنتی دهههای قبل هم این وضعیت خود را نشان داده است.
اصلا، تحولات جدید را کنار بگذاریم. ما ۳۰ – ۳۵ سال قبل هم وقتی درس ارتباطات میخواندیم – رشته تحصیلی من ارتباطات نیست اما درسهای ارتباطات در دوران تحصیلم داشتهام-، در همان کلاسها و درسهای اولیه ارتباطات، یکی از حرفهایی که توسط استادان گفته میشد، این بود که غیر موثرترین نوع تبلیغات، تبلیغ مستقیم است. شما به عنوان یک فرد میتوانید جار بزنید و بخواهید چیزی را ترویج و تبلیغ کنید. این تبلیغ مستقیم است اما کار رسانه، تبلیغ مستقیم نیست.
مهمترین آسیب رسانههای ما و خبرگزاری جمهوری اسلامی این است که هر چه گذشته، به سمت تبلیغ مستقیم رفتهایم. ما فقط میخواهیم بگوییم خوب هستیم و این کار دو مشکل ایجاد میکند. یکی اینکه، ملالآوری و تکرار مکرر که خودش ضد رسانه و ضد تاثیرگذاری است. دوم، فاصله بین این تعریفها با واقعیتی که مردم در زندگی خودشان لمس میکنند، یک زدگی کامل ایجاد میکند که مخاطب را کاملا طرد میکند و کنار میزند.
در نتیجه، مخاطب از ما فرار میکند و دیگر پای حرف ما نمینشیند. دنبال ما نمیآید. بنابراین، در عرصه خبر بهعنوان یک هدفگیری اساسی، بسیار مهم است که به سمت یک رسانه حرفهای با همه ویژگیها و مقتضیات یک رسانه حرفهای برویم. مهمترین ویژگی رسانه حرفهای این است که تبلیغ مستقیم نمیکند و با همه اهمیتی که روابط عمومی دارد، کار روابط عمومی هم نمیکند. روابط عمومی ها خودشان، کارشان را انجام میدهند. آنها به کفایت استاد هستند و کار خودشان را خوب بلدند. ما هم باید کار رسانهای خودمان را خوب بلد باشیم.
حرکت ایرنا به سمت بسته بندی مناسب پیامها
با این حساب، با رهایی از تبلیغ مستقیم، رسانهای حرفهای خواهیم داشت؟
عدم تبلیغ مستقیم به شیوه روابط عمومی، یکی از الزامات و ویژگیهای رسانههای حرفهای است. یکی دیگر از مسائل اساسی در این حوزه، به اعتقاد من، بسته بندی است که این را هم زیاد با همکاران و مدیران تکرار میکنم.
ما در اقتصاد، مفهومی به نام بسته بندی داریم. کالایی را در تناژ بزرگ و گسترده تولید میکنیم. کشور کوچک همسایه ما، این کالا را در حجم گسترده از ایران میبرد، در بستههای کوچک و جذاب بسته بندی میکند و بسیار هم سود میکند چون در بازار، چشم مشتری روی جلوههای بصری و نوع بسته بندی است. بسته بندی در اقتصاد و در بازار ایران و جهان بسیار موثر است. در رسانه هم مسئله مهمی به نام بسته بندی داریم.
یک رسانه حرفهای باید به زیبایی و به خوبی، پیامهایی را که میخواهد به مخاطبش منتقل کند، بسته بندی کند که او بپذیرد و جرعه جرعه به جان مخاطب بنشیند. چرا در حال حاضر دست ما در فضای رسانهای به تعبیر عامیانه من، زیر ساطور برخی از بازیگران خارجی و برخی از رسانههای خارجنشین است؟! برای اینکه آن رسانهها تلاش کردهاند که رسانه باشند و حرف باطل خودشان را در بسته بندیهای جذاب به مخاطب ایرانی یا غیر ایرانی ارائه کنند. اما ما نتوانستهایم حرف حق خود را در بسته بندیهای جذاب، ارائه کنیم.
سر و راز موفقیت در رسانه، جذب مخاطب است و جذب مخاطب، منوط به بسته بندی خوب و کار حرفهای رسانهای است. به اعتقاد من، ما در حوزه خبری خبرگزاری با جدیت باید به سمت بسته بندیهای خوب و جذاب حرکت کنیم و هر چه بیشتر از تبلیغ مستقیم دور شویم. این کار را هم به مرور شروع کردهایم و انجام میدهیم.
یکی دیگر از حوزههای تحول در زمینه خبر، توجه به تحولات در عرصههای ارتباطی و رسانهای، تحولات نوینی که اتفاق افتاده و حرکتی است که به سمت رسانههای تصویری و تلویزیونی صورت گرفته است. این هم جزو هدفگیریهای ما در حوزه خبر است و فناوری، البته. در واقع، یک حوزه میانبخشی است. یک ضلعش به بحثهای فناوری و بخش فنی سازمان و پروژه هوشمندسازی ارتباط پیدا میکند و یک ضلع مستقیم آن با حوزه خبر و تاثیرگذاری و مرجعیت رسانهای ارتباط پیدا میکند.
ادامه دارد…
منبع