به گزارش روز دوشنبه ایرنا، روزنامه گاردین طی یادداشتی به قلم «گابریل زاکمن» اقتصاددان فرانسوی مینویسد که کشورهای اروپایی باید قبل از اینکه سیاستهای دونالد ترامپ اقتصاد جهانی را بیثبات کند، به فکر چاره باشند و در قبال تهدیدهای تعرفهای رئیس جمهور جدید آمریکا موضع بگیرند.
در حالی که دور شدن از تجارت آزاد آشکارا خطراتی را به همراه دارد، اما فرصت ارزشمندی برای بازنگری در روابط اقتصادی بینالمللی منسوخ شده فراهم میکند.
به اعتقاد زاکمن از بسیاری جهات، برنامه اقتصادی ترامپ همان سیاست حزب جمهوری خواه در دوره ریاست جمهوری گلدواتر در سال ۱۹۶۴ است که بر پایه کاهش مالیات بر درآمد استوار بود.
میلتون فریدمن، نظریهپرداز مشهور طرفدار بازار آزاد در زمان خود این مساله را مطرح کرد که افزایش مالیات بر درآمد منبع اصلی رکود اقتصادی است و حالا ترامپ نیز قصد دارد در چهار سال آینده این نظریه را آزمایش کند.
مرکانتیلیسم (سوداگرایی) شیوهای است که برای حداکثر سازی صادرات و حداقل کردن واردات در یک اقتصاد طراحی میشود و برای رسیدن به این هدف امپریالیسم، استعمار و همچنین حمایتگرایی در تجارت کالا افزایش مییابد. مرکانتیلیسم یک خط مشی اقتصادی است که هدف آن ارتقای ذخایر پولی به وسیله تراز تجاری مثبت بهویژه در کالای نهایی بوده که از نظر تاریخی این گونه روشها غالباً به جنگ و گسترش استعمار منجر میشود.
رویکرد مرکانتیلیستی ترامپ منعکس کننده سیاست های رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ است. ریگان تعرفه ۴۵ درصدی برای موتورسیکلت های ژاپنی، ۱۰۰ درصد تعرفه برای رایانهها، تلویزیونها و ابزارهای برقی ژاپنی و ۱۵ درصد تعرفه برای چوبهای کانادایی اعمال کرد. مطمئناً چین به عنوان هدف اصلی ایالات متحده جایگزین ژاپن شده است که در این میان کشورهای اروپایی نیز به آن اضافه شدهاند.
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود، مالیات شرکت ها را از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد کاهش داد. او اکنون به دنبال کاهش آن به ۱۵درصد است. ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و در سال ۲۰۲۰ بزرگترین صادرکننده نفت تبدیل شد و با وجود وعدههای ترامپ برای افزایش کاوشهای نفتی، صادرات نفت خام این کشور احتمالاً به اوج خود خواهد رسید و در این میان مهمترین کالای بینالمللی یعنی آب و هوا را هدف قرار میدهد.
زاکمن در ادامه یادداشت خود مینویسد که این سیاست شاید برای آمریکا منافعی دارد ولی برای کشورهای دیگر کره زمین چندان مطلوب نخواهد بود و سرمایه جذب شده توسط کاهش مالیات به ضرر بقیه جهان است و به نابرابری دامن میزند. در همین حال، افزایش حفاری نفت، آلودگی آب و هوا را تسریع میکند و که بیشترین آسیب به کشورهای فقیرتر میرسد و در نهایت منجر به خشونت جمعی در جهان خواهد شد.
منبع