اصلاح یک سنت غلط در ایرنا/ خبرنگارمحوری، راه تحول خبرگزاری است (بخش ۲)

خسرو طالب زاده در بخش دوم و پایانی گفت و گوی خود با ایرنا به مواردی چون اخبار ویژه ایرنا، آزمون اعزام به خارج این خبرگزاری، چگونگی پوشش خبری جنگ دوم آمریکا و عراق و مشکلات تاریخی ایرنا می‌پردازد.

ایرنا: یعنی هر خبری را بدون سانسور می‌توانستید در آن منتشر کنید؟

طالب زاده: نه بدون سانسور. اصلا کارکرد خبرهای خروجی ویژه برای مسئولان و برای اطلاع آنها بود که بدانند.

بازخورد اخبار ویژه

از طرف مسئولان استقبال می‌شد؟

آن زمان مانند الآن نمی‌توانستیم به لحاظ فنی بازخورد بگیریم. در وب می‌توان این کارها را کرد و از طرق مختلف می‌توانید بازخورد خبری بگیرید اما آن زمان شرایط اینگونه نبود. با این حال، به‌طور شفاهی که مسئولان خبرها را پیگیری می‌کردند و بازتاب های آن به دست خودمان هم می‌رسید، زیاد بود. حتی موقعی که در خبرگزاری نبودیم، اطلاع از خروجی ویژه برای همه جذاب بود.

گفته می شود آقای ناصری در آن دوره با بسیج سازمان مشکل داشت، به گونه ای که حتی یک جلسه پرسش و پاسخ با آنان را رها می کند و می گوید از معاون من سوال کنید. آیا چنین قضیه ای صحت دارد؟

درگیری آنچنانی که بگوییم شاخص و حاد بود، خیر. ولی به‌هرحال، دو قطبی بودن فضای جامعه در آن زمان به‌طور طبیعی در خبرگزاری هم وجود داشت. ایرنا که بیرون از جامعه نیست که بگوییم خبرگزاری، یک سازمان مانند ارتش یا هر جای دیگر و سازمانی است که انتخاب‌هایش براساس انتخاب‌های سازمانی است؛ نه، خبرنگاران هم جزئی از جامعه هستند. آن گرایش‌ها در خبرگزاری هم وجود داشت همانطور که حتی در سطح بالای مسئولان هم وجود داشت.

اینطور نبود که بگوییم بسیج اینجا، نیروهای پایین‌دست اینجا یا نیروهای کادر اداری یا خبری اینجا. این تفاوت گرایش‌ها و دیدگاه‌ها حتی در سطح مشاوران آقای ناصری هم وجود داشت؛ یعنی بعضی از مشاوران یا افرادی که اینجا از آنها نظرخواهی می‌شد، گرایش اصولگرایانه شدیدی داشتند. خیلی هم متعصب بودند.

برگزاری آزمون برای اعزام به خارج

در دوره شما، ظاهرا برای نخستین بار در ایرنا به منظور اعزام خبرنگار به دفاتر خارج از کشور، آزمون میان همکاران برگزار شد و خیلی همکاران هم از آن راضی بودند و آن را به عدالت نزدیک می دانستند. چرا آزمون برگزار کردید؟

همان ایده خبرنگارمحوری را که قبلا توضیح دادم، به بحث اعزام به خارج هم تسری دادیم. تا آن زمان، اعزام به خارج تبدیل شده بود به انجام یک سلسله مراتب اداری که همکاران باید مدارجی را طی می‌کردند و بعد به خارج می‌رفتند؛ نیروها باید خبرنگار، بعد سردبیر، بعد معاون مدیرکل و بعد مدیر کل می‌شدند. وقتی مدیرکل یا معاون خبر شدند، اتوماتیک به خارج می‌رفتند. این روند خیلی تعریف روشنی داشت. همه هم مثل اینکه در آخر سر با درجه سرگردی و سرهنگی که می‌گیرند، باید یک سفر خارج هم بروند. ما این نظم و این روال را بر هم زدیم، چون آن را با سیاست خبرنگارمحوری مغایر می دیدیم.

اصلاح یک سنت غلط

خاطره ای از دفاتر خارجی دارید؟

بله. وقتی به خارج می‌رفتیم، می‌دیدیم فضای آنجا خیلی فضای متفاوتی است. من آن زمان یک بار سفری به مالزی رفتم و به دفتر ایرنا سر زدم. ساختمانی که در مالزی داشتیم، یک طبقه از یک ساختمان بود که چند نهاد خبری دیگر و رسانه‌ها هم آنجا حضور داشتند. اصلا، آنجا یک ساختمان خبری برای نهادها و آژانس‌های خبری بود. به دفتر ایرنا رفتم. دیدم یک میز ال‌مانند گذاشته‌اند. آن موقع، تازه رایانه برای کار جدی مطرحو ارتباط‌های اینترنتی برقرار شده بود. اینترنت آمده بود ولی دوره اولیه آن یعنی تحت سیستم عامل داس بود. دیدم همه همکاران ایرنا پشت رایانه نشسته‌اند و خبر ترجمه می‌کنند. این خبرها از مطبوعات محلی، آژانس‌های خبری محلی یا از جاهای دیگر بود. از آنجا بازدید و بعد هم با همکاران صحبت کردم.

وقتی خواستم از ساختمان بیرون بروم و از آنجا خارج شوم، دیدم در طبقه همکف، یک آژانس‌ خبری دیگر هم هست که آمریکایی بود. گفتم بگذار ببینم اینها چه‌کار می‌کنند؟ به اتاق خبر آنها رفتم. دیدم هیچ کس نیست. فقط یک خانم تنها در انتهای سالن نشسته بود. سلام و علیک کردم. پرسیدم سردبیرتان کیست؟ گفت فلانی. گفتم کجاست؟ گفت: بیرون، دنبال خبر رفته است. گفتم: خبرنگاران شما کجا هستند؟ جواب داد: چند نفرند و همه در میدان هستند. دنبال کار خبری رفته اند. در واقع، هیچ‌کس در دفترشان نبود.

از آنجا که به تهران برگشتم، ترجمه خبر را در دفاتر خارجی ایرنا ممنوع کردم. گفتم، هیچ‌کس در خارج از کشور حق ندارد خبر ترجمه کند. وقتی اینجا اتاق خبر داریم، گروه خارجی و مترجم داریم و آنها به همه خبرهای رسانه‌های کشورهای خارجی، دسترسی دارند، چه لزومی دارد که به دلار پول بدهیم و آن خبرها را ترجمه کنیم؟ اینجا ریالی پرداخت می کنیم.

تاکید کردم خبرنگاران ایرنا در خارج از کشور باید بروند و به صورت میدانی خبر تهیه کنند. این روحیه اداری موجب می شد می‌دیدید بعضی آدم‌ها چهار سال به کشورهای خارجی مثل انگلیس، فرانسه، اسپانیا و جاهای مختلف می روند اما وقتی برمی‌گردند، می‌پرسیم در مورد وضعیت آنجا و جریان های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دیگر موضوعات آنجا تحلیل بدهید، نمی‌توانند بدهند. برای اینکه خبرنگار ما چهار سال در دفتر، پشت سیستم می‌نشیند و خبر تنظیم می‌کند. در نتیجه نه محیط را می‌شناسد و نه تحولات داخلی و شرایط میدانی آنجا. احتمالا اگر به خیابان برود و گم شود، نمی‌تواند دفتر کارش را هم پیدا کند. این به دلیل آن است که ما در واقع، خبرنگار به دفتر خارج از کشور نمی‌فرستیم بلکه کارمند رسمی اینجا را به آنجا می‌فرستیم. او هم کار خودش را ادامه می‌دهد. همان کاری که اینجا به عنوان یک مسئولیت اداری داشته، منشی و دفتردار انجام می‌دهد، همان کار را آنجا هم ادامه می‌دهد.

بحث من این بود که این وضعیت خیلی به خبرهای خارج از کشور ما آسیب می‌زند. در نتیجه، کسی باید برود که روحیه، انگیزه، منش و بینش خبرنگاری داشته باشد، نه اینکه اداری باشد. به‌همین دلیل، آزمونی در تهران طراحی کردیم که هم از نظر توان زبانی، هم از نظر تنظیم خبر و مسائل حرفه‌ای و از همه مهم‌تر، مدیریت خبر، پیش بینی لازم در آن شده بود. صرف خبرنگار بودن ملاک ما نبود.

با این آزمون می خواستیم بدانیم وقتی کسی با سوژه‌ای درگیر می‌شود، چطور می‌تواند این خبر یا بحران یا اتفاق را مدیریت کند، از جنبه‌های مختلف خبری آن را دنبال کند و تحلیل، گزارش، مصاحبه و غیره انجام دهد. بنابراین، آزمون اجرا شد اما کمی هم در داخل سروصدا کرد چون برخی مدیران از این کار خیلی خوش‌شان نیامد؛ ولی بالاخره اجرا شد.

هیچ کس را از بیرون سازمان نیاوردم

یکی از نکاتی که از دوران مدیریت شما و آقای ناصری ذکر می‌شود، این است که از نیروهای خود سازمان استفاده کردید.

طالب زاده: تا آنجا که یادم می‌آید، هیچ کس را از بیرون سازمان نیاوردم. همانطور که گفتم نسلی در خبرگزاری تربیت شده بود که یک نسل جوان، مستعد و حرفه‌ای بودند. بنابراین، ما فقط باید به اینها مجال می‌دادیم و احتیاج به این نبود که از بیرون، خبرنگار، سردبیر یا کسانی دیگر بیاوریم. واقعا اینجا در آن زمان استعدادهای زیادی برای کار خبرنگاری و کار مدیریت خبر داشت. بنابراین، هیچ کس را از بیرون نیاوردم.

ایرنا و تهاجم آمریکا به عراق

شما در تمام طول دو سال، همزمان با معاونت خبر قائم‌مقام ایرنا هم بودید. چه رویداد مهم در حوزه خارجی ایران در آن زمان رخ داد؟

مهم‌ترین حادثه، تهاجم امریکا به عراق بود و یکی از کارهای خیلی خوبی که در ایرنا انجام شد، سازماندهی بود که اینجا انجام دادیم.

وقتی جنگ بین آمریکا و عراق شروع شد، ما یک ستاد خبری فعال در اینجا تشکیل دادیم. هر روز با گروهی که درگیر خبرهای این رویداد بودند، مثلا سرویس خارجی، حوزه آسیا و کشورهای مجاور، عراق و کویت و کشورهای عربی، مناطق دیگر دنیا مثل حوزه اخبار اروپا و امریکا، گروه های خبری داخلی مثل گروه بحث‌ سیاسی و غیره، جلسه‌های منظم داشتیم، آخرین خبرها را پیگیری و خط و مشی خبری آن روز را تعیین می‌کردیم تا بدانند آن روز روی چه موضوعاتی باید کار کنند.

نکته بعدی، سازماندهی‌ای بود که انجام دادیم. گروه‌هایی از تهران با همکاری نیروهای محلی خبری‌مان در استان‌های همجوار عراق تشکیل دادیم. اینها در مرز ایران و عراق مثل کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان مستقر شدند. البته، آن زمان مثل امروز تلفن همراه و اینترنت با این قوت و قدرت وجود نداشت. به همین دلیل، پیگیری کردیم دستگاه‌های بی‌سیم قابل حملی که می‌شد با آنها به صورت رادیویی خبر و گزارش داد، به یکی دو گروه اصلی ایرنا که جاهای مهمی مستقر شده بودند، داده شود. دیگر تجهیزات لازم را هم به آنها دادیم و با آنان هر روز در ارتباط بودیم تا از کردستان و جاهای دیگر به ما گزارش بدهند. آنها هم لحظه به لحظه از وضعیت منطقه و خبرهای منطقه به ما گزارش می‌دادند. همین گروه، خبر دستگیری صدام را کشف کرد و اولین خبری که از این موضوع در دنیا منتشر شد کار ایرنا بود.

همان گروهی که در کردستان و کرمانشاه مستقر شده بود، بعدا از نیروهای محلی خود در کردستان عراق اخبار را پیگیری می‌کردند. خبرنگاران استانی ما هم مستقر بودند. در نتیجه، اینگونه خبرها را بلافاصله می گرفتند و با هماهنگی تهران منتشر می کردند. نیروهای محلی در عراق که با نیروهای ما در استان ها در ارتباط بودند در پوشش خبری ایرنا از تحولات آن کشور خیلی موثر بودند. این کار میدانی درستی بود که خبرگزاری انجام داد.

اصلاح یک سنت غلط در ایرنا/ خبرنگارمحوری، راه تحول خبرگزاری است (بخش ۲)

مشکلات تاریخی ایرنا

به نظر شما، مشکلات ساختاری ایرنا چیست؟

مشکلات ساختاری ایرنا، مشکلات تاریخی است، یعنی اصلا از زمانی که این خبرگزاری تاسیس شد، هدفش تبلیغات بود. در همان سال ۱۳۱۳ که خبرگزاری تاسیس می‌شود، بیشتر تحولات خارج از ایران و مناسبات آمریکا، روس و انگلیس و دیگر رویدادهای جهان است که به نوعی، وزارت خارجه ایران را درگیر می‌کند و دولت و حاکمیت از آن می‌خواهند این اخبار را رصد کند و برای مقام های ارشد کشور بفرستد. بنابراین، وقتی آژانس پارس تشکیل شد، کارش این بود که اخبار خارجی را برای دولت جمع کند. بعدها که مقداری جلوتر رفت و بحث تبلیغات و اطلاع رسانی به مردم برای حاکمیت خیلی مهم شد، این قضیه مقداری افت کرد. با این حال، برای دولت مهم بود هم کنترل خبرهای خارجی را داشته باشد و هم برای خود در جامعه تبلیغ کند. آژانس خبرگزاری پارس کارش همین بود یعنی خبرهای خارجی را رصد کند و به نوعی کنترل افکار عمومی را در زمینه بحث‌های خارجی و داخلی برعهده داشته باشد.

بعدها همینطور تحولات اتفاق می‌افتد و به ایرنا می‌رسد. ایرنا هم اشتباه بزرگی که کرد، این بود که فکر می‌کرد خبرگزاری بزرگ جهان اسلام است. اصلا طراحی کعبه در آرم ایرنا یا همان خبرگزاری جمهوری اسلامی، به نوعی آن گرایش را نشان می‌دهد به این معنا که ما خبرگزاری ایران نیستیم بلکه خبرگزاری جهان اسلام هستیم. به تعبیر دیگر، ایرنا مدعی حاکمیت خبری یا حکمرانی خبری جهان اسلام بود. چنین نگاهی، انسان یا نهاد مربوطه را بسیار از مسائل ملی و محلی دور می‌کند و به او، وظایف و تکلیف‌هایی می‌دهد که در قواره اینجا یا در زمره وظایف ایرنا به عنوان یک خبرگزاری ملی نیست.

اینکه تا چه اندازه بتوانید به صورت میدانی کار کنید و از وضعیت زندگی مردم و تحولاتی که اتفاق می‌افتد، گزارش دهید، بستگی به این دارد که چقدر خودتان را به سطح زندگی مردم اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نزدیک‌تر می‌کنید. هر چه از این سطح دور می‌شوید و به جای بالاتر می‌روید و حتی از سطح دولت هم فراتر می‌روید و می‌خواهید منطقه یا جهان اسلام را مدیریت خبری کنید، این نگاه‌های بلندپروازانه، آسیب‌های بزرگی به شما به عنوان یک خبرگزاری ملی در ایران می زند.

مساله سوم ساختاری ایرنا که به‌طور ذاتی به موارد قبل هم مربوط است، نظام اداری است. خبرگزاری جمهوری اسلامی در واقع یک نهاد انتصابی است که افراد سیاسی را از جاهای مختلف و کمتر با شان و شئون‌ خبری و پیشینه خبرنگاری اینجا می‌آورند و به‌عنوان رئیس خبرگزاری و مدیرعامل منصوب می کنند. این ذهنیت در مورد خبرگزاری، بزرگ‌ترین ضربه را به آن زده است. یعنی تلقی دولت این است که اینجا دستگاه روابط عمومی است و مقام‌ها، وزرا، معاونان وزرا و دیگر مسئولان، هر کدام احساس می‌کنند از این طریق تریبونی در اختیار من است و باید هم در اختیار من باشد تا حرف‌های خودم را به جامعه منتقل کنم.

با چنین نگاهی به خبرگزاری، ما هنوز در نسل اول روابط عمومی‌ها مانده‌ایم. نسل اول روابط عمومی‌ها، زبان سازمان هستند و باید افکار، ایده‌ها، طرح‌ها، برنامه‌ها و اقداماتی که سازمان می‌کند را برای مردم بیان کنند. بعدها این ایده متحول و گفته شد روابط عمومی باید هم چشم و هم گوش سازمان باشد، حرف‌ها را بشنود، افکار دیگران و جامعه را بگیرد و به درون سازمان منتقل کند.

حالا خبرگزاری کمی به این سمت رفته است و تا حدی می‌فهمد دیگر نمی‌تواند فقط روابط عمومی باشد اما مشکل اساسی، فهم خبر است. وقتی می‌گوییم خبرگزاری جمهوری اسلامی یا خبرگزاری دولت، خبر در اینجا چه معنایی دارد؟ خبر آن چیزی است که بتواند از سیاست‌های دولت حمایت کند. اگر هم در جایی انتقاد می‌کند، سریع باید پاسخ آن را از مسئولان بگیرد و به خبر اضافه کند. در نتیجه، به دلیل همان نگرش و همان ساختار، تا حالا نتوانسته ایم بگوییم خبرگزاری جمهوری اسلامی یک خبرگزاری ملی است.

یک خبرگزاری زمانی ملی است که همه مردم جامعه احساس کنند در آن نقش دارند و بگویند اینجا آیینه‌ای است که من هم می‌توانم خودم و مسائل و مشکلاتم را ببینم. به عبارتی، خبرگزاری ملی باید بازتاب دهنده دیدگاه ها و مسائل همه اقشار جامعه باشد. خبرهای آن نیز فقط خبر دولتی‌ها نیست. خبر کارشناسان هم نیست بلکه خبر زندگی مردم است، زندگی اقتصادی آنها، زندگی اجتماعی آنها، زندگی فرهنگی آنها. اگر می‌خواهیم به عنوان خبرگزاری ملی مشکلی را حل و برای مسائل و بحران‌هایی که جامعه دارد، چاره اندیشی کنیم، راهی جز این وجود ندارد.

بنابراین، آن تلقی و ذهنیت گذشته و ایده‌آل‌هایی که در مورد جهان اسلام گفتم، همگی باعث می‌شود شکافی بین خبرگزاری و مردم اتفاق بیفتد و جریان‌های اجتماعی و اقتصادی به‌معنای تجربه زیسته، نه به معنای ایدئولوژی، تفکر یا عقاید و آنچه جریان‌های سیاسی فکر می‌کنند بلکه به معنای آن چیزی که در جامعه وجود دارد، در آن دیده نشود. این نسبت‌ها را اکنون بین خبرگزاری‌های دنیا می‌توانید تا حد زیادی ببینید ولی اینجا گسست وجود دارد؛ همان گسست دولت – ملتی که در دولت بحثش را می‌کنند. این گسست دولت -ملت را در خبرگزاری ایرنا هم به یک معنا می‌توانید ببینید. به تبع این نگاه و وضعیت، ساختار و ارزش‌های سازمانی همچنین شیوه‌ها، خط و مشی و الگوهای سازمانی هم شکل می‌گیرد.

راه حل: احیای دوباره خبرنگار محوری

راه‌حل این وضعیت چیست؟

اگر خبرگزاری می‌خواهد متحول شود، در درجه اول همان بحث خبرنگارمحوری باید احیا شود. کسی که خبر را تولید و منتشر می‌کند، باید در میدان باشد، نه اینکه در اتاق خبر بنشیند. او باید شناسنامه و تشخصی داشته باشد که بگوید من اثری تولید می‌کنم. این اثر هم خبر است. تولید خبر فرقی با تولید کتاب، فیلم، سینما، تئاتر یا موسیقی ندارد فقط مقیاس یا نوعش، متفاوت است.

همه آثار هنری و ادبی، شناسنامه و هویت دارند. نه هویت فقط به‌عنوان تهیه کننده، کسی که پول داده یا ناشر به‌معنای کسی که حمایت کرده و چاپ شده است؛ بلکه به ‌معنای کسی که کارگردان و هنرپیشه بوده، فیلمنامه‌نویس و کسی که این اثر را به لحاظ محتوایی تولید کرده است. مشکل خبرگزاری جمهوری اسلامی این است که خبرهایش هویت ندارد. هویت و تشخص خبرنگاری ندارد. باید این تشخص برگردد. این وضعیت باید مهندسی معکوس شود و ایرنا بگوید اگر خبرنگار می‌تواند مولد باشد، او می‌تواند خبرگزاری را هم به عنوان مولد احیا کند .

بنابراین، ساختار باید جوری طراحی شود که ایده خبرنگارمحوری را تقویت کند و به آن کمک کند. همه باید به‌ نوعی کمک کنند این ایده شکل گیرد. باید از کثرت به وحدت برسیم، نه از وحدت به کثرت، یعنی نه اینکه یک نفر در راس خبرگزاری بیاید و بگوید این مشی و چارچوب‌های ایدئولوژی و فکری و سیاسی را قبول دارم. بنابراین، آن را به کل سیستم و در سطح خبرنگاران دیکته می‌کنم. اینکه خط مشی‌ها این است و فقط آن چیزی که من می‌گویم، باید تولید شود، باید در خبرگزاری معکوس شود. ما باید از کثرت نگاه خبرنگاری، از کثرت تنوع، از کثرت مسائل استانی و اقوام مختلف، گروه‌های مختلف و زبان‌های مختلف به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و خبرگزاری را یک بار دیگر متحول سازیم.

پذیرش این نگاه در ایرنا و حاکمیت به حل بسیاری مسائل جامعه کمک و خبرگزاری را به جایگاه واقعی و حرفه ای خود نزدیک خواهد کرد.

اختلاف سلیقه با مدیرعامل

چرا در میانه مدیریت آقای ناصری از ایرنا رفتید؟

اختلاف‌ سلیقه وجود داشت با آقای ناصری و با کل مجموعه آن موقع.

آیا خاطره تلخ و شیرینی از دو سالی که در ایرنا بودید، دارید که بخواهید بیان کنید؟

طالب زاده: خاطره تلخ و شیرین؟( با خنده) همه آنها شیرین بود.

شما اکنون دوباره در ایرنا هستید. آیا حرفی دارید که بخواهید به آنها و مدیریت سازمان بگویید؟

من الآن به‌عنوان مشاورهوشمندسازی مدیرعامل کارهایی می‌کنم. آنچه در این زمینه به‌نظرم می‌رسد را بیان می‌کنم و می‌گویم. فکر می‌کنم اکنون یک فرصت طلایی در برابر ایرنا وجود دارد که از بحث‌های هوشمندسازی و خبرگزاری پلتفرمی استفاده و ضعف‌های خودش را جبران کند. این فناوری می‌تواند کمک کند خبرگزاری به روزهای خوب گذشته برگردد؛ روزهایی که از آنها خیلی دور بوده است.

ایرنا: از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزارم.

پایان.


منبع

درباره ی پشتیبان

مطلب پیشنهادی

وزیر میراث فرهنگی: صنایع‌دستی از حاشیه به متن زندگی مردم آمده است

به‌گزارش ایرنا، سیدرضا صالحی‌امیری روز دوشنبه ۶ اسفند در دیدار با سعدالقدومی، رئیس شورای جهانی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *